چکیده:
امروزه اهمیت موضوعات مرتبط با محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. آلودگی های گسترده دریاها، گرم شدن فضای کره زمین، گسترش فرایند آب شدن یخ های قطب، از بین رفتن جنگل ها و گسترش بیابان ها در سطح کره زمین، از بین رفتن تنوع زیستی و انقراض هزاران نوع از حیوانات و گیاهان و ده ها مورد دیگر از مسائل و مشکلات زیست محیطی، تنها بخش کوچکی از بحرانی هستند که انسان در اوایل قرن بیست ویکم با آن مواجه است. نگرانی در مورد مسائل زیست محیطی به حدی است که عده ای معتقدند که اگر در گذشته «امنیت بین الملل» و «اقتصاد جهانی» دو موضوع اصلی روابط بین الملل بوده اند، می بایست موضوع محیط زیست را به عنوان موضوع سوم در نظر گرفت. در صورت پذیرش این واقعیت، سئوالی که در این جا مطرح می شود این است که واقع گرایی و لیبرالیسم به عنوان نظریه های مسلط روابط بین الملل چگونه می توانند این پدیده را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند؟ آیا این نظریه ها که تحت عنوان «خردگرایان» شناخته می شوند، اصولا اهمیت موضوع محیط زیست را قبول دارند و باتوجه به ابعاد هستی شناسانه خود توانایی تبیین موضوع را دارند؟ در مقابل رویکردهای جدید زیست محیطی که تحت عنوان «بوم گرایان افراطی» شناخته می شوند، چگونه موضوعات مرتبط با محیط زیست را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و چگونه به نقد نگاه خردگرایان در ارتباط با این حوزه می پردازند؟ این مقاله وجوه گوناگون مسایل زیست محیطی را مطالعه می نماید.
خلاصه ماشینی:
"در صورت پذیرش این واقعیت ، سئوالی که در این جا مطرح میشود این است که واقع گرایی و لیبرالیسم به عنوان نظریه های مسلط روابط بین الملل چگونه میتوانند این پدیده را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند؟ آیا این نظریه ها که تحت عنوان «خردگرایان » شناخته میشوند، اصولا اهمیت موضوع محیط زیست را قبول دارند و باتوجه به ابعاد هستی شناسانه خود توانایی تبیین موضوع را دارند؟ در مقابل رویکردهای جدید زیست محیطی که تحت عنوان «بوم گرایان افراطی» شناخته میشوند، چگونه موضوعات مرتبط با محیط زیست را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند و چگونه به نقد نگاه خردگرایان در ارتباط با این حوزه میپردازند؟ این مقاله وجوه گوناگون مسایل زیست محیطی را مطالعه مینماید.
(٢٠) به عبارت دیگر لیبرالیسم و واقع گرایی به عنوان نظریه هایی که از دل مدرنیته بیرون آمده اند و براساس اصول پایه ای آن چون عقلانیت و برتری انسان بر طبیعت میباشند نه تنها نمیتوانند ارائه دهنده راه حلی برای مسائل زیست محیطی باشند، بلکه با ترویج صنعتیشدن ، شهریشدن و بروز جنگ های بزرگ ، خود عامل مخربی در این زمینه بوده اند.
واقع گرایی با تأکید بر دولت ملی، منافع محدود ملی، نظامیگری و جداسازی عرصه داخلی و بین المللی در کنار تعریف امنیت در حوزه نظامی و سطح ملی و تاکید بر سطوح دولتی و بین المللی، عملا نه تنها عنایت خاصی به مسائل زیست محیطی ندارد، بلکه خود عامل بروز فاجعه های زیست محیطی بوده است ."