چکیده:
رسانهها به عنوان یکی از پدیدههای همزاد با دمکراسی غربی همواره به منزله ابزارهایی قدرتمند جهت ایجاد تغییرات مثبت و منفی در جوامع مورد استفاده قرار گرفتهاند. با توجه به پیچیدهشدن روابط قدرت و پراکندگی آن در منابع مختلف سیاسی و اقتصادی غرب, نقش رسانهها در هزارتوی این روابط درهم تنیده اهمیتی صدچندان مییابد, چندان مهم که با شناخت ماهیت و ساختار جدید رسانهها میتوان به ساز و کارهای اعمال حاکمیت در این کشورها پی برد. در این مقاله, پس از بررسی اجمالی ماهیت و ساختار جدید رسانهها, فرآیندهای اثرگذار بر آن را مورد مطالعه قرار میدهیم.
خلاصه ماشینی:
"رسانه های نخبه ، محصولات رسانه ای، اخلاق مصرف گرایی، اقتصادی کردن جامعه ، رسانه ای شدن سیاست مقدمه امروز ما در جهانی زندگی میکنیم که فشردگی زمان و فضا در حد اعلای خود, سبب جنبش و تحول انفجاری پدیده هایی میشود که سالها و بلکه قرنها به سکون آنها در اطرافمان خو کرده ایم و هیچ گاه تا پیش از این ـ در عصر اطلاعات ـ درباره ماهیت به سرعت در حال تغییر پدیده ها و ارتباط یا عدم ارتباط منطقی اسامی با ذات آنها بدین حد سردرگم نبوده ایم .
در این مقاله در پی پاسخ به این سؤال هستیم که آیا نقش و کارکرد رسانه ها در روزگار حاضر دستخوش تحول شده ؟ آیا رسانه از مدل سنتی خود در حال گذار به الگوی متفاوتی است که رابطه آن با منابع قدرت از نوع دیگری است ؟ مشاهده ساختار در صورت دسترسی به اسناد داخلی نظام اطلاع رسانی رسانه ها (نوعی نظام دکترینی) که بفهمیم رهبرانشان به دنبال چه هستند ـ نه آنچه از زبان روابط عمومی آنها میشنویم ـ پاسخ به این پرسشها آسان بود, اما معمولا چنین اسنادی در اختیار ما قرار نمیگیرند.
رسانه امروز به عنوان پیش شرط آزادی بیان و دیگر آزادیهای جامعه مدنی غرب , آنچنان دموکراسی را به کام ضلالت کشیده که رانیهولت نیبور(١) افتخار الهیات امریکا در قرن بیستم به صراحت میگوید که نخبگان باید برای کنترل توده مردم که قادر به تصمیم گیری منطقی نیستند, آنها را سراسر در اوهام و خیالات نگه دارند و در این راه , رسانه را بهترین ابزار آن تجویز میکند (چامسکی, ١٩٩٧)."