چکیده:
زبان شناسی زیست بومی رویکردی نوین در پژوهش های زبانی است که به تبیین چرایی و چگونگی تاثیرگذاری کردارهای زبانی بر رفتار اجتماعی سخنوران زبانی و پیامدهای آن بر محیط زیست و گونه های زیستی می پردازد. بررسی جایگاه انسان و شیوه بازنمایی حیوانات در فرهنگ فارسی معین بر اساس دستاوردهای زبان شناسی زیست بومی هدف این پژوهش است. این مقاله بر آن است تا به این پرسش ها پاسخ دهد: چگونه می توان انسانمداری حاکم در فرهنگ فارسی معین را درقالب یک انگاره پویای زبانی توصیف کرد؟ ملاک های به کار گرفته شده در تعریف حیوانات در این فرهنگ چیست؟ رابطه این ملاک ها با پدیداری و پایداری مشکلات زیستی در کشورمان چگونه است؟ بدین منظور به بررسی تقابل انسان و محیط زیست و چگونگی بازنمود آن در فرهنگ فارسی معین می پردازیم. برای واکاوی انسان مداری، تمامی اسامی حیواناتی که در مجموعه چهار جلدی "فرهنگ فارسی معین" معرفی شده اند، مورد بررسی قرار گرفته و نتایج در چهارچوب انگاره پیشنهادی تجزیه و تحلیل شده است. براساس یافته ها، کارکردهای اقتصادی، آرامش خاطر و ویژگی های فیزیکی حیوانات مهم ترین شاخصه های بازنمایی حیوانات در این فرهنگ می باشد. رمزگشایی از انسان مداری نهادینه شده در فرهنگ فارسی زبان ها، آگاهی بخشی در مورد اهمیت گونه های زیستی و ضرورت بروز رسانی تعاریف حیوانات به منظور بازتاب دغدغه های زیستی مهم ترین دستاوردهای پژوهش پیش رو می باشد.
The power of ecolinguistic approaches, a burgeoning approach in critical studies, lies in their ability to transcend the readers beyond the determinisms of language and encourage friendly and humane relationships with nature and all species of life. This paper appraises how language contributes to the oppression and exploitation of animals by scrutinizing the definition of animals given in Moin Persian to Persian Dictionary. The results show how Moin Dictionary, by concentrating mainly on environmental problems, fails to criticize the environmentally destructive cultural values institutionalized unconsciously by Iranians, and directs attention away from alternatives. This dictionary portrays animals as objects, resources or token species. According to the results, intensive confinement, oppression and slaughter of animals depend on the implicit consent of the population. By applying a critical approach, this paper attempts to expose ideologies embedded in the discourse of this dictionary.
خلاصه ماشینی:
"در سال های اخیر شدت بحران های زیست محیطی و گستردگی آنها به حدی بوده است که گروهی از زبـان شناسـان برآن شده اند تا با بازاندیشی ماهیت و ساختار این مشکلات ، از منظری تازه به واکاوی مشـکلات بپردازنـد: نـوع ارتبـاط و تعامل انسان با محیط پیرامونش سبب شکل گیری چه نظام های اندیشگانی شده است ؟ بازتاب این نظام های فکری با سبک زندگی آدمی یا فرهنگ چگونه بوده است ؟ زبان به عنوان مهـم تـرین دسـتاورد فرهنگـی بشـر چـه نقشـی در شـکل گیـری بحران های زیست محیطی و انقراض گونه های زیسـتی داشـته اسـت ؟ آیـا مـیتـوان بـا اسـتفادة آگاهانـه از زبـان ، وضـعیت شاخص های زیست محیطی را بهبود بخشید؟ به اعتقاد این اندیشمندان ، ماننـد دیگـر رویکردهـای انتقـادی، هـدف زبـان - شناسی زیست بومی آگاهی بخشی است .
برای واکاوی گفتمان غیریت ساز فرهنگ های فارسی و آگاهی از چگونگی راه بـری اندیشـه و کـنش فارسـیزبـان هـا، 6 پاسخ گویی پرسش های بنیادین زبان شناسی زیست بومی ضروری به نظر میرسد: چگونه با گنجاندن مفهـوم انسـان مـداری در تعامل انسان با زیست بوم هایش ، همۀ کنش گری ٧های آگاهانۀ گونـه هـای زیسـتی بـه سـوژه هـایی انسـانیشـده ٨ تقلیـل مییابد و فضا و آزادی عمل دیگر گونه ها به شدت کاهش مییابد؟ چگونه با تقسیم طبیعت به دوگانۀ ما و آنهـا، دیگـری تهیشده از دیگر بودگیاش (ژیژک ٩، ١٣٨٥: ١٦) ابزاری خواهد بود در اختیار انسان برای اسـتثمار و بهـره کشـی؟ درایـن 1 ecolinguistics 2 H."