چکیده:
مثنوی مصیبت نامه در چهل مقالـه و در سـاختاری منسـجم و سـامانمند دیـدگاه هـا و تجـارب عرفانی عطار را به وضوح نمایان میسازد. اصالت مصیبت نامه عطـار بـه سـبب تجـارب جدیـد و پویایی است که عطار به واسطه آن ، هـم حرکـت صـعودی و تـدریجی مراحـل سـلوک را بیـان کرده و هم رشته و پیوند دیالکتیکی این مراحل را بازگو نموده است . آن چه در کلّ ساختار ایـن مثنوی اهمیت دارد، ترکیب جریان های فکری متعدد در اندیشه عطار و تاویل ادراکـات عرفـانی او از این جریان هاست . عطار خط سیر این اندیشه هـا را در عرفـان و ادب فارسـی کـه مبـانی آن پیش تر توسط سنایی پیریزی شده بود، بر مبنای سفرهای روحانی در عالم جان تبیین میکنـد.ما در توصیفی که در بارة طرح کّلـی و تاویـل ادراکـات عرفـانی عطـار در ایـن منظومـه بـه دسـت میدهیم ، نشان داده ایم که شیوة تاویل او در این منظومه به او امکان میدهد که در حین ترکیـب منسجم و سامانمند عناصر دینـی و عرفـانی و فلسـفی، متوجـه مفـاهیم بـاطنی و تسلسـل و تـوالی منطقی آن ها نیز هست .
خلاصه ماشینی:
"امـا دیدگاه عطار در این باب قابل تأمل است ؛ برای او فرشتگان با این که دائما در طاعـت حـق و در آتش اشتیاق او بی قرارند و میسوزند، اما انسان در سفری روحانی و درونی میتواند بـه مقـامی برسد که فرشتگان را فرع خود بیند: تــا ســـفر در خـــود نیـــاری پـــیش ، تـــو کـی بـه کنـه خـود رسـی از خـویش ، تـو گـــر بـــه کنـــه خـــویش ره یـــابی تمـــام قدســـیان را فـــرع خـــود یـــابی مـــدام (عطار، ١٣٦٨: ١٩٨) ٢-٢- دیدار با عناصر کیهانی و وقایع اخروی عطار در آخرین مرحله از مراحل فرشـته شـناختی بـه صـراحت بیـان مـیکنـد کـه در مراحـل بعدی، تغییر وضعی در تجربۀ سالک روی میدهد.
در ایـن مرحلـه ، سـالک در یـک زیستی کاملا روحانی و عرفانی، سفری را از نوع سفر «در حق » تجربه میکند که عطـار شـرح و وصف آن را«ورای حد تقریر» میداند: ســالک از آیــات آفــاق ای عجــب رفــت بــا آیــات انفــس روز و شــب گرچـه بسـیاری ز پـس وز پـیش دیـد هــر دو عــالم در درون خــویش دیــد هر دو عالم عکـس جـان خویشـیافت وز دو عــالم جــان خــود را بیشــیافت بعد از این در حق سـفر پـیش آیـدش هرچــه گــویم بــیش از پــیش آیــدش زان سـفر گـر بـا تـو ایـن جـا دم زنـم هـر دو عـالم بـی شـکی بـر هـم زنـم (همان ، ٤٤٦) نتیجه گیری مصیبت نامه رسالۀ مفصل و مستقلی است که عطار توانسته دیدگاه هـای خـود را در بـاب سـیر آفاق و انفس ، در ترکیب با برخی عناصر تفسیری، فلسفی،کلامی و عرفـانی بیـان کنـد."