چکیده:
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثرات 12 هفته اصلاح فعالیت در زندگی بر hs-CRP سرم و حجم چربی مرکزی و محیطی در مردان میانسال چاق بود. بدین منظور تعداد 16 مرد میانسال سالم با میانگین و انحراف معیار سن 6/01± 42/06 سال، قد 5/3±168/37 سانتی متر و و شاخص توده بدن 4/05± 31/2 کیلوگرم بر مجذور قد، به دو گروه کنترل (n=8) و تمرین ( n=8) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 12 هفته پیاده روی روی نوارگردان مطابق با دستورالعمل CDC و ACSM بود. براساس این دستورالعمل که تحت عنوان اصلاح فعالیت در زندگی (LAM) نام دارد. آزمودنی ها 4 روز در هفته 2 مایل را به مدت 30 دقیقه با سرعت 6/6 کیلومتر در ساعت روی نوارگردان راه رفتند. پس از پایان یافتن دورة تمرینی، آزمودنی ها به مدت یک هفته از هر گونه فعالیت بدنی شدید پرهیز کردند تا ماندگاری اثرات تمرین نیز بررسی شود. نتایج نشان داد که وزن، شاخص
توده بدن، حجم چربی زیرپوستی و احشائی ناحیة مرکزی و حجم چربی زیرپوستی ناحیه محیطی پس از 12 هفته تمرینات LAM نسبت به گروه کنترل کاهش معنی دار داشت (P<0/01 ). همچنین، حداکثر اکسیژن مصرفی آزمودنی ها پس از 12 هفته تمرینات LAM نسبت به گروه کنترل افزایش پیدا کرد (P<0/01 ) و یک هفته بی تمرینی تاثیری در تغییرات ایجاد شده نداشت. از طرف دیگر ، پس از 12 هفته تمرینات LAM اختلاف معنی داری در سطح hs-CRP سرم بین دو گروه مشاهده نشد، اما سطح hs-CRP سرم پس از یک هفته بی تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت (p<0/05 ). علاوه بر این، ارتباط معنی داری میان سطح hs-CRP سرم با وزن، حجم چربی زیرپوستی و احشائی ناحیة مرکزی مشاهده نشد. بنابراین، با توجه به نتایج حاصل می توان چنین اظهار داشت که 12 هفته تمرینات LAM با شدت متوسط، موجب بهبود ترکیب بدن و آمادگی قلبی تنفسی در افراد میانسال چاق می گردد و اگر چه بلافاصله پس از این تمرینات قابلیت ضد التهابی لازم برای کاهش موثر میزان hs-CRP مشاهده نمی شود، اما پس یک هفته بی تمرینی و تقلیل آثار التهابی ناشی از آخرین جلسات تمرین، کاهش معنی دار hs-CRP ظاهر می شود.
خلاصه ماشینی:
"علاوهبراین، مشخص شد که پروتکلهای تمرینی بر CRP تأثیر معناداری ندارند و اجرای یک جلسه تمرین تناوبی در مقایسه با یک جلسه تمرین تداومی و مقاومتی تقریبا یکسان از نظر مدت و شدت اجرا، با کاهش شاخص التهابی ICAM-1 همراه است.
تأثیر یک جلسه تمرین زیربیشینه روی چرخ کارسنج بهمدت یک ساعت و شدت 70% حداکثر ضربان قلب ذخیره توسط ریحمن 1 و همکاران (2012) بررسی شده و مشخص گردیده است که تغییری بر اثر تمرین در شاخصهای التهابی از جمله ICAM-1 ایجاد نمیشود (12).
برای روشنترشدن موضوع میتوان ضمن کنترل، بعضی متغیرهای تأثیرگذار مانند نوع تمرین (تداومی، تناوبی و مقاومتی) را بهطور همزمان مورد بررسی قرار داد؛ ازاینرو، هدف پژوهش حاضر، یافتن پاسخ این سؤال اساسی میباشد که آیا بین تأثیر سه نوع تمرین تداومی، تناوبی و مقاومتی بر ICAM-1 و CRP سرم تفاوت معناداری وجود دارد؟ و درصورت مثبتبودن پاسخ، کدامیک تغییر بیشتری ایجاد میکنند؟ روش پژوهش در این مطالعۀ نیمهتجربی، 10 نفر از دانشجویان دانشگاه بیرجند با میانگین سنی 33/1±20 سال، میانگین وزنی 46/10± 60/85 کیلوگرم و میانگین شاخص تودۀ بدنی 14/2±30/27 کیلوگرم بر مترمربع، بهطور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند.
سوسان و همکاران (2005) در یک مطالعۀ مروری بیان کردند که ICAM-1 افراد غیرفعال پس از تمرین استقامتی بالا میرود (15) و گزارشهای موافق زیادی در این خصوص وجود دارد (26-28)؛ اما در مطالعۀ حاضر و برخی دیگر از مطالعات، عدم تغییر آن بهدست آمده است که میتواند بهدلیل تفاوت در شدت (بیشینه در برابر زیربیشینه) و زمان (طولانی در برابر مدت متوسط)، نوع آزمودنیها (فعال در برابر غیرفعال) و ترکیب بدنی (طبیعی در برابر چاق) آنها باشد."