چکیده:
جامعه پذیری سیاسی فرایندی است مستمر و پویا که براساس آن، نهادهای اولیه و ثانویه در مراحل مختلف زندگی بر گرایشها و دیدگاههای سیاسی شخص اثر میگذارند و در تصمیم گیریها ی مربوط به حوزه سیاست، عامل کم و بیش تعیین کنندهای به شمار میرود. بستر اصلی و مناسب مطالعه جامعه پذیری سیاسی، فرهنگ سیاسی آن جامعه است. جهت گیریهای فرد به سیاست میتواند تا حد زیادی از شخصیت وی و فرهنگی که بر او سلطه دارد، ناشی شود. «مک لوهان» با طرح کردن این نظریه که رسانه، خود پیام است، ابزارهای ارتباطی را به مثابه پیامی، مهم بر میشمارد. در این میان تلویزیون به عنوان رسانهای فراگیر که تاثیر عمدهای بر مخاطب میگذارد و نیز به دلیل ویژگی شنیداری و دیداری بودن آن، نقش ویژهای در فرهنگ سازی و باور پذیری ایفا میکند، که یکی از آن میتواند فرهنگ سیاسی باشد. اصولا منظور از جامعه پذیری سیاسی روندی است که فرد با وظایف، حقوق و نقشهای سیاسی خود در جامعه آشنا میشود. اینکه نیروهای اجتماعی کدام یک از سه حالت فوق را در مقابل نظام حکومتی اعمال میکنند، به میزان جامعه پذیری سیاسی آنان بستگی دارد. بدین منظور مدل کامل جامعه پذیری سیاسی با بررسی متون مربوط به موضوع و دیدگاههایاندیشمندان در حوزة وسایل ارتباط جمعی و جامعه شناسی سیاسی طراحی شد. برای سنجش جامعه پذیری سیاسی جوانان شهرستان مشهد از بین افراد دانشگاهی تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری طبقه بندی شده انتخاب و با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه مشتمل بر 5 عامل و 41 گویه موضوع بررسی شد. نتایج بررسیها براساس تحلیل رگرسیونی نشان داد که هر چه برخورداری از رسانههای جمعی بیشتر باشد، نگرش سیاسی دانشجویان بالاتر میرود و همین طور هر چه اعتماد به تلویزیون و اخبار آن بالاتر رود، میزان جامعه پذیری افراد نیز بیشتر میشود.
خلاصه ماشینی:
"نتایج بررسی ها براساس تحلیل رگرسیونی نشان داد که هر چه برخـورداری از رسـانه هـای جمعی بیشتر باشد، نگرش سیاسی دانشجویان بالاتر می رود و همین طور هر چه اعتماد به تلویزیون و اخبـار آن بـالاتر رود، میـزان جامعه پذیری افراد نیز بیشتر می شود.
بیشتر پژوهش هـایی کـه در ایـن مـورد اجـرا شـده بـر داده هـایی 1 political socialization استنتاجی استوارند که اصولا داده های اجتماعی - اقتصادی را با رفتار واقعی تطبیـق مـی دهنـد ایـن شیوه به ویژه در مطالعات رفتار انتخاباتی معمـول اسـت کـه در آن از همبسـتگی بـین ویژگـی هـای اجتماعی ، اقتصادی ، مانند شغل و تحصیلات و رفتـار رأی دادن بـرای تأییـدایـن اسـتدلال اسـتفاده می شود که رفتار رأی دادن به میزان زیادی نتیجة جامعه پذیر کردن سیاسی است (هیـت و دیگـران ، ٢٠٠:١٩٨٩).
مباحثی که در مورد نقش وسایل ارتبـاط جمعـی در امـور جنسـی ، خشـونت ، دنیای کودکان و زندگی خانوادگی وجود دارد، همه مؤیداین امر است و به همین دلیل امروزه بعضـی مدعی هستند در مقایسه با دیگر عوامل جامعه پذیری سیاسـی مثـل والـدین ، مـدارس و گـروه هـای همسالان ، رسانه های جمعی ، نقش مهم تری را در این فرایند بازی می کنند (ازکمپ ، ٤٥٣:١٣٦٩).
جدول شماره ٤- نتایج رگرسیون برای آزمون فرضیه 2 متغیر مستقل نوع معادله T T BETA B-SIG R R برخورداری از رسانه های جمعی خطی درجه اول ١ ٠/٣٤ ٤/٢ ٠/٠٠٠٠ ٠/٣٤ ٠/١٢ ورود متغیرهای دربرگیرندة آگاهی سیاسی دانشجویان به معادله رگرسیونی ، موجب افزایش R٢ بـه میزان ٠/٠٣درصد شده است که سهم متغیر آگاهی سیاسی در تبیین تغییرات میزان تماشای تلویزیون را نشان می دهد."