چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه ویژگیهای شخصیتی بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی و افراد سالم اجرا شده است. جامعه پژوهش شامل کلیة مردان مبتلا به اختلال هویت جنسی هستند که در مرکز مدیریت بحران شهید نواب صفوی واقع در میدان شهید محلاتی تهران حضور داشتند. از جامعة مذکور20 نفر که روان شناسان و روان پزشکان آنها را مبتلا به اختلال هویت جنسی تشخیص داده بودند و با پاسخگویی به چک لیست ملاکهای تشخیص اختلال هویت جنسی مورد تایید قرار گرفتند، انتخاب شدند. همچنین نمونهای بیست نفری از مردان عادی جامعه به عنوان گروه گواه انتخاب شد. هر دو گروه در دامنة سنی 20 تا سال 35 قرار داشتند و حداقل تحصیلات آنها دیپلم بود. سوال اصلی پژوهش این بود که آیا بین ابعاد ویژگیهای شخصیتی افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی و افراد بهنجار تفاوت معناداری وجود دارد؟
طرح پژوهش از نوع علی مقایسهای بود. ابزار مورد استفاده در پژوهش: 1. پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو، که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بین 76 تا 82 درصد محاسبه شده است (حق شناس، 1387). 2. چک لیست 23 سوالی که با ملاکهای تشخیصی DSMIV برای اختلال هویت جنسی تطابق کامل دارد و پایایی آن 82/. محاسبه شد. آزمونهای آماری مورد استفاده آمار توصیفی و استنباطی (t گروههای مستقل و تحلیل واریانس) بود. براساس نتایج به دست آمده، بین افراد سالم و بیمار در متغیر ویژگیهای شخصیتی تفاوت معناداری وجود دارد p<0/001, f=10/60 . ابعاد روان رنجوری، تجربه گرایی و برون گرایی در افراد بیمار نسبت به افراد سالم در سطح بالاتری بود، ولی افراد سالم به لحاظ توافق نسبت به افراد بیمار در سطح بالاتری بودند. بین افراد سالم و بیمار به لحاظ وجدانی بودن تفاوت معناداری مشاهده نشد. p<0/001
خلاصه ماشینی:
"لوین ٢ و همکاران (١٩٩٠) ضمن مروری بر اختلال هویت جنسی ، پیشنهاد مـی کننـد کـه درمـان ترجیحی برای این افراد در وهلة اول و قبل از عمل جراحی شامل شـرکت در جلسـات روان درمـانی انفرادی و خانوادگی ، دریافت آموزش دربارة فیزیولوژی جنسی وتوجه به سایر ابعاد تحـول اجتمـاعی ، شناختی ، ذهنی ، شغلی و بین فردی خود و تغییر نگرش در مورد جنسیتشان اسـت .
لوی و کورفمن ٥ (٢٠٠٤) اعتقاد دارند، اگرچه عمـل جراحـی بـرای تغییـر جنسـیت ممکـن اسـت پیامدهای کوتاه مدتی در افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی داشته باشد، اما ایـن افـراد در طـولانی مدت و پس از عمل جراحی دچار مشکلاتی نظیر افکار و تمایلات خودکشی ، عدم کارکرد اجتماعی و بین فردی رضایت بخش ، از دست دادن کار و حمایتهـای خـانوادگی ، نگـرش منفـی بـه شـرکت در جلسات درمانی و روان درمانی و مقاومت پایدار در برابر تغییر جنسیت می شوند.
عـلاوه بـر این ، حمایت های جامعه از این افراد نیز بسیار کم است و با توجه به ویژگیهای فرهنگی کشور ما کـه ممکن است مبتلایان به اختلال و خواهان تغییر جنسیت ، نه تنها بیمار شناخته نشوند، بلکه رفتارهای آنان نوعی اعمال بزهکارانه و گمراهی به شمار آید و همچنین به دلیل اینکـه اجـرای عمـل جراحـی برای تغییر جنسیت در کشور ما آسان نیست ، این افراد نسـبت بـه افـراد عـادی دچـار تـنش و روان رنجورخویی بیشتری می شوند."