چکیده:
شورای امنیت سازمان ملل متحد مسئولیت اولیه حفظ صلح و امنیت بین المللی را بر
عهده دارد. مباحث زیادی در باب نحوه مدیریت و قواعد حاکم بر شورای امنیت در
بحرانهای بین المللی در جهان به ویژه موارد نقضهای شدید حقوق بین الملل بشر مطرح
شده است. از یکسو؛ دیدگاه سنتی به صلح و امنیت بین المللی تغییر یافته و شورای
امنیت سازمان ملل متحد وظیفه رعایت موازین حقوق بین الملل بشر را نیز بر عهده دارد.
از سوی دیگر؛ جامعه جهانی با استفاده از حق وتو توسط اعضای دایم شورا در موارد نقض
حقوق بین الملل بشر دچار تناقض گردیده است. این در حالی است که به باور بسیاری از
تحلیلگران شورای امنیت میتوانست با اقدام به موقع از نقض حقوق بین الملل بشر
جلوگیری کند، حال آنکه؛ مواردی در دام سیاسیکاری افتاده و کاری از پیش نبرده
است. این مقاله با رویکردی تحلیلی توصیفی در پی پاسخ به این مساله بنیادین است که -
آیا مدیریت شورای امنیت در موارد نقضهای شدید حقوق بین الملل بشر منصفانه و
مبتنی بر هنجارهای بنیادین در حقوق بین الملل بوده است و آیا توانسته است رویه ای
مستقل از منافع اعضای دائم شورای امنیت در این موارد تدوین کند. مقاله حاضر، در
صدد اثبات این فرضیه است که تعدیل رویه شورای امنیت در مدیریت نقضهای شدید
حقوق بین الملل بشر و تاثیرپذیری کمتر از مباحث سیاسی به منصفانه شدن آن منتهی
میشود.
خلاصه ماشینی:
برای نمونه ، قطعنامه شماره ٦٠١٧٠/A/RES سال ٢٠٠٥ مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصریح شده است «در مناطق اشغالی فلسطین ، میثاق حقوق مدنی و سیاسی ، میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و کنوانسیون حقوق کودک باید رعایت شوند و از اسرائیل به عنوان دولت اشغالگر می خواهد فعالیت هایی که به نقض حقوق بشر فلسطینیان می انجامد را متوقف کند.
(٣ :٢٠١٥ ,ICRC Emergency Appeal) اگرچه این قسمت درباره راه های شناسایی نقض حقوق بین الملل بشر است اما باید در اینجا اشاره شود که برخی از نویسندگان نسبت به سازوکار صدور بیانیه و دستورالعمل در زمان جنگ ها که از سوی کمیته بین المللی صلیب سرخ در پیش گرفته شده است ، اعتراض دارند و به شکست در فعالیت های امدادرسانی این کمیته در بسیاری از مخاصمات بین المللی اشاره می کنند.
شورای امنیت به منظور مدیریت نقض های شدید حقوق بین الملل بشر بر اساس سازوکارهای تعریف شده از استفاده از زور، اعمال تحریم ها، عملیات حفظ صلح یا ارجاع به دیوان کیفری بین المللی استفاده می کند.
البته استفاده از نیروهای حافظ صلح سازمان به طور اصولی ، عدم عزم سیاسی بر مداخله مستقیم شورای امنیت در موارد نقض های شدید حقوق بین الملل بشر را نشان می دهد.
برای نمونه ، این امر در سال ١٩٩٩ میلادی ، در زمان نقض های شدید حقوق بین الملل بشر در کوزوو به وضوح دیده شد که طی آن ، ناتو راسا اقدام به بمباران صربستان نمود ,Forsythe) (٢٠١٢:١٢ همچنین ، شورای امنیت در قضیه لیبی ، با وجود آنکه این کشور عضو سازمان ملل متحد بوده است ، برای نخستین بار با هدف حمایت از غیرنظامیان نسبت به استفاده از قوه قهریه چراغ سبز نشان داد.