چکیده:
در پی تحولات اقتصادی و اجتماعی چند دهه اخير، کمتوجهی به روستا، تمرکز سرمايه و امکانات در شهر، و مهاجرت از روستا به شهر، الگويی نوين از بهرهبرداری اراضی روستايی پديد آمد. در اين الگو، بهرهبرداری از منابع طبيعی روستا وابسته به جمعيت ساکن آن نيست، بلکه در گرو فعاليت کسانی است که از روستا مهاجرت کرده اند. با افزايش روند شکل گيری روستاهای در معرض تخليه جمعيتی، اين الگو با شتاب زياد در حال گسترش است. بسياری از عوامل در استمرار کارکرد اقتصادی روستاها، اعم از در حال رشد و در معرض تخليه جمعيتی، نقشآفرينی میکنند. مقاله حاضر، که با استفاده از مطالعات اسنادی و ميدانی انجام پذيرفته، به دنبال آن است که تأثير ابعاد فضايی و مکانی را بر کارکرد اقتصادی روستاهای در معرض تخليه جمعيتی شهرستان قزوين را مشخص کند. يافته های بهدست آمده از سه پرسشنامه روستا، خانوار ساکن، و خانوار مهاجر روستاهای منتخب شهرستان قزوين نشان داد که ميان ابعاد فضايي ـ مکانی روستاها و استمرار کارکرد اقتصادی آنها رابطهای معنیدار وجود دارد.
Socio-economic transformation، insufficient attention to rural areas، concentration of capital and other facilities، and rural-urban migration have led to the emergence of a new pattern of land utilization in rural areas. In this pattern the utilization of rural natural resources was not dependent on the rural population، but on the migrants، and these migrants are those who manage the resources. With the growing number of depopulated villages this pattern expands rapidly. Several factors have contributed to the economic functionality of villages -- including both types، growing and exposed to depopulation. This field study attempted to examine the impact of spatial and location aspects on villages exposed to depopulation in Ghazvin county. The findings of three questionnaires including village level questionnaire، setteled households questionnaire and migrant households questionnaire from selected villages of Ghazvin county showed that a significant relationship existed between spatial-location aspect of villages and the sustainability of their economic functionality.
خلاصه ماشینی:
"برای ساخت شاخص ابعاد فضایی و مکانی از متغیرهای زیر استفاده شده است : ۱ ‐ نحوة استقرار (کوهستانی ، کوهپایه ای ، دشتی )؛ ۲ ‐ ظرفیت و توانمندی (منابع آب و خاک) و جاذبة گردشگری (محیط طبیعی مناسب ، بناهای تاریخی )، رتبة توسعه (تفاضـل رتبـة قابلیـت هـای سـرمایه گـذاری و رتبـة محدودیت های سرمایه گذاری )؛ ۳ ‐ نوع راه ارتباطی ، موقعیت روستا نسبت به راه ، فاصله از شهر؛ ۴ ‐ رتبة زیرساخت ؛ ۵ ‐ رتبة تغییرات به وجود آمده در روستا؛ ۶ ‐ جمع رتبة محدودیت های سرمایه گـذاری در هـر روسـتا و رتبـة محـدودیت هـای (۱۰) گروه بندی شده و ۷ ‐ نوع مبادلة اقتصادی روستا با شهر.
جدول ۱‐ آزمون ضریب همبستگی پیرسون : استمرار کارکرد اقتصادی و متغیرهای مورد مطالعه متغیر رتبة استمرار کارکرد اقتصادی همبستگی سطح معنی داری استمرار کارکرد اقتصادی ۱ ۰ رتبة زیرساخت ۰/۱۳۹ ۰/۳۱۵ قابلیت (توان )توسعه ۰/۲۴۱ ۰/۰۸۲ میانگین ابعاد فضایی ‐مکانی ۰/۲۷۸* ۰/۰۴۲ عامل اول ۰/۱۸۷ ۰/۱۷۵ عامل دوم ‐۰/۱۶۲ ۰/۲۴۳ عامل سوم ۰/۳۷۰** ۰/۰۰۶ عامل چهارم ۰/۶۵۲** ۰/۰۰۰ عامل پنجم ۰/۳۹۶** ۰/۰۰۳ عامل ششم ۰/۱۵۳ ۰/۲۷۱ عامل هفتم ‐۰/۰۶۹ ۰/۶۱۹ * معنی دار در سطح ۰/۰۵ ** معنی دار در سطح ۰/۰۰۱ مأخذ: محاسبات انجام شده بر اساس مطالعات میدانی شایان یادآوری است که متغیرهای دارای بالاترین ضرایب همبستگی به همراه امتیاز آنها بدین شرح اسـت : در عامـل سـوم ، نـوع جـاده ۰/۷۹۵ و فاصـله از شـهر ۰/۶۷۲‐ (بسته به میزان دوری از شهر، امتیاز منفی بیشتری تعلق گرفته است )؛ در عامل چهـارم ، درصد رشد واحد دامی در سال های ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۲ ۰/۷۷۹ و نوع رابطة مبادلة اقتصادی با شهر ۰/۵۳۶‐؛ و در عامل پنجم نیز درصد رشد محصولات کشاورزی ۰/۷۰۳ و جمع رتبة محدودیت های سرمایه گذاری ۰/۵۵۵."