چکیده:
تلاش برای براندازی نظام سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی ایران تا کنون با دو شیوه قدرت سخت و تهدید نرم پیگیری شده است. هر چند تاکنون به لحاظ عملی شکست قدرت سخت در برابر قدرت نرم ج.ا.ایران در موارد مختلفی از جمله در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مورد آزمون قرار گرفته است و دشمنان با استفاده از این تجربه ها، تلاش برای براندازی با استفاده از قدرت نرم در قالب تهدید نرم را در دستور کار خود قرار داده اند؛ اما به کارگیری تهدیدات نرم به منظور نیل به هدف مذکور در مقابل انقلاب نیز تا کنون ناکام مانده است. مقاله حاضر در پی پاسخ به سئوال چرا شیوه های تهدید نرم که از جمله آنها تلاش برای انقلاب نرم، در تقابل با ج.ا.ایران موفقیتی نداشته است.
فرضیه اصلی این است که در صورت برخورداری یک ساختار سیاسی از قدرت نرم مناسب، امکان تقابل با هر دو شیوه سخت و نرم مشکل خواهد بود.چنین استدلال می شود که وجوه قدرت نرم در ج.ا.ایران به عنوان پادزهری در مقابل تهدید نرم عمل نموده و موجب رفع تهدید و تبدیل آن به فرصت شده است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس ویژگی ها، اندازه و نحوه مواجهه قدرت نرم انقلاب اسلامی در مقابل تهدیدات مختلف نرم دشمن شکل می گیرد که با برتری قدرت نرم امنیت، ثبات و اقتدار برای نظام اسلامی به ارمغان خواهد آورد.
از یافته های کاربردی پژوهش این است که تقویت شاخصه های قدرت نرم در انقلاب اسلامی، اولویت بیشتری از تقویت قدرت سخت به منظور تداوم اعتلای انقلاب اسلامی خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
"اما بعد از آن دشـمنان انقـلاب و ایران وقتی حربۀ قدرت سخت را مقابل انقلاب اسلامی کند یافتند به بهره گیـری از قـدرت نرم برای براندازی نظام اسـلامی ایـران دسـت یازیدنـد تـا بـا اسـتفاده از ابزارهـای فرهنگـی تهدیدات خود را در قالب انقلاب مخملی مانند آنچـه در گرجسـتان ، اکـراین و قرقیزسـتان اجرا کردند عملی سازند که اوج این حرکت ها را در ماجرای انتخابات ١٣٨٨ ایران میتوان مشاهده کرد که آنهم سودی برای آنها نداشت و این اقدام در مقابل قـدرت نـرم جمهـوری اسلامی ایران که ریشه در اسلام دارد شکست خورد و نتوانست به مانند انقلاب های رنگـین درکشورهای آسیای مرکزی توأم با موفقیت باشد.
حمید عنایت از متفکران ایرانی نیز در اثری در زمینه تحلیل انقـلاب اسـلامی ایـران کـه اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رشته تحریر درآورده است بر جنبۀ معنـوی و قدرت نرم انقلاب ایران تکیه مـی کنـد و اسـلام و مـذهب شـیعه را تنهـا منبـع اصـلی تغذیـۀ انقلاب ایران می داند که به وسیلۀ رهبری کاریزمایی حضرت امام خمینی توانسـت خشـونت را در جریان انقلاب به حداقل برساند و گروه های مختلف را زیر چتر اسلام و بـا شـعارهای سادهای مانند «استقلال » آزادی جمهوری اسلامی » متحد کند(عنایت ،١٣٧٧: ٥١).
این چهارچوب مفهومی در خصـوص تبیـین علـل ناکـامی تهدیـدات نـرم علیـه انقـلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی به کار گرفته شده و اینگونه اسـتدلال گردیـد کـه اگرچـه تهدیدات نرم در مقابل انقلاب اسلامی در سال های پـس از دوران دفـاع مقـدس و شکسـت تهدید سخت از سوی دشمن فزونی یافته و نمود آن را در سازماندهی انقلاب نـرم و تـلاش برای براندازی نظام می توان مشاهده کرد؛ امـا ایـن تهدیـدها بـه دلیـل برخـورداری انقـلاب اسلامی ایران از مولفه های قدرت نرم، نتوانسته موفقیتی کسب کنـد."