چکیده:
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، ج.ا. ایران بر اساس رویکرد راهبردی امام راحل(ره) و با اتکا به اصل 154 قانون اساسی به پشتیبانی از آرمان فلسطین پرداخت. این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که «علل و انگیزه های ج.ا.ایران برای پشتیبانی از ملت فلسطین و مقابله با اسراییل کدامند؟ این مقاله با بهره گیری از نظریه سازه انگاری و مفهوم بنیادین این نظریه یعنی هویت و نقش و اهمیت آن در تعریف منافع ملی و رفتار در سیاست خارجی، این فرضیه را که «ج.ا. ایران هم به دلیل منافع ایدئولوژیک (غیر مادی) و هم منافع استراتژیک (ملی - امنیتی) از آرمان فلسطین حمایت می نماید.» ، مورد بررسی قرار می دهد.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله به پرسش هایی دیگر نیز به شرح زیر پاسخ میدهد: آیا موضع گیری جمهوری اسلامی ایران نسبت به فلسطین تامین کننده منافع ملی و امنیـت ملـی کشـور مـیباشـد؟ آیـا جایگاه فلسطین در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ثابـت بـوده یـا بـا فـرازو فـرود همراه بوده است ؟و علل آن چه بوده است ؟ در ادامه نظریه سازه انگاری مورد بررسی قـرار گرفته ، سعی میشود با بهره گیری از این تئوری فهـم بهتـری از مواضـع ج .
بنابراین بر اساس این نظریه ، برای فهم این که چرا دولتها به منازعه با یکدیگر می پردازند یا اقدام به همکاری می کنند باید به بررسی این موضوع پرداخت کـه دولتهـا چـه تصـوری از منافع و محیطی که در آن زندگی می کنند، دارند؟و چگونه ایـن تصـورتبـدیل بـه خـط و مشی سیاسی و جهت گیری سیاست خارجی آنها مـیشـود؟ یکـی از پرسـش هـای مهـم در نظریه سازه انگاری این است که دولتها چگونـه تصـوری را کـه از منـافع خـویش و محـیط اطرافشان دارند، کسب میکنند؟ این پرسشی است کـه رئالیسـت هـا یـا لیبـرال هـا مسـکوت گذاشته و بـدان توجـه ننمـوده انـد.
بـر مبنـای این پارادایم ها، سیاست خارجی شاه برای برقراری رابطه با اسراییل و بـی اعتنـایی بـه مسـئله فلسطین دقیقا در راستای منافع ملی کشور بود؛ هـم وجـود دشـمن مشـترک خـارجی و هـم تهدیدهای داخلی نسبت به رژیم شاه موجب می شد که نوع تعامل دولـت ایـران بـا اسـراییل تحت الشعاع قرار گیرد."