چکیده:
یکی از کهن ترین و مشهورترین برهان های اثبات خدا، برهان نظم است که هم در میان اندیشمندان مسلمان و هم در میان فیلسوفان غربی از آن بحث فراوان شده است.
استاد شهید مطهری نیز از جمله کسانی است که به نقد و بررسی این برهان می پردازد و تبیین جدیدی بر اساس نظم غایی از این برهان ارائه می دهد. تعریف نظم بر اساس توجه و برگزیدن غایت و تبیین دقیق آن در افعال الهی و قراردادن آن در برابر تصادف ـ و نه هرج و مرج ـ و سپس استدلال از این راه بر علم و شعور ناظم، نتیجه دیدگاه شهید مطهری در این زمینه است. بیان وی که روشی ممتاز از سایر تقریرات برهان نظم است، توانایی پاسخ به اشکال های گوناگونی را دارد و مقاله پیش رو در پی تبیین این دیدگاه است.
خلاصه ماشینی:
"ولی بیشتر متکلمان، این برهان را برای اثبات علم و قدرت خداوند بیان کردهاند (حلی، 1413، ص284) و آن را برهان اتقان صنع نیز نامیدهاند؛ زیرا نکته مورد نظر در استدلال آنها، وجود استواری و خللناپذیری در نظام جهان است؛ امری که ملازم با نظم هستی است.
البته این نکته چندان مورد توجه دیگران قرار نگرفته است، بلکه گاه چنین بیان شده است که شخص جاهل به غایت نیز میتواند مجموعهای منظم بیافریند (جوادی آملی، بیتا، ج3، ص461) و مثالیهایی برای آن آوردهاند؛ مانند آنکه شخصی از روی تصادف، از درون کیسهای سر بسته، به ترتیب اعداد یک تا ده را بیرون بیاورد (جوادی آملی، بیتا، ج3، ص463؛ همو، 1384، ص32؛ سبحانی، 1375، ج1، ص103-104)؛ در حالی که اینجا نیز باز همان سخن پیشین مطرح میشود که هدف و مقصود از بیرون آوردن اعداد چیست؟ آیا این شخص از همان آغاز، قصد به ترتیب درآوردن اعداد را داشته است که در این صورت علم به هدف داشته است و چنین کاری تنها در نظر عرف، سخت یا ناممکن به نظر میآمده است.
به عبارت کاملتر، اثبات علم و دانایی بر اساس سنخیت میان معلول خارجی و علت را باید بخشی از نظم فاعلی دانست؛ زیرا هر علت فاعلی، معلولی متناسب با خود را ایجاد میکند (جوادی آملی، 1384، ص25) و اثبات علم و قدرت ناظم از این راه متوقف بر این است که نخست ثابت شود مجموعه طبیعت، معلول علتی فراتر خود است؛ امری که با برهان امکان و وجوب ممکن است، نه برهان نظم و این همان راهی است که پیشینیان آن را برگزیدهاند که بعد از اثبات خداوند، علم و قدرت او را از راه معلولات و جهان هستی اثبات کردهاند."