خلاصه ماشینی:
آمار و ارقام مختلف بیانگر اینست که جامعه ما از این لحاظ(مهاجرت مغزها)و یا جذب نخبگان و بهکارگیری آنها در مملکت ناتوان است،متاسفانه هنوز اهمیت و جایگاه نیروهای متخصص و حرفهای در کشورهای جهان سوم جا نیفتاده است.
صندوق بین المللی پول،ایرانیهای مهاجر به آمریکا را در سال 1990 حدود 150 هزار و 906 نفر دانسته که از این تعداد،105 هزار و 526 نفر از آنان دارای تحصیلات بالاتر از فوق دیپلم بودهاند و نزدیک به 15 درصد آنها از تحصیلات عالی در مقطع دکتری برخوردار بوده،که در بین کشورهای آسیایی،از این لحاظ بالاترین میزان را به خود اختصاص داده است.
هرچند میزان درآمد و حقوق آنها در مقایسه با درآمد در کشور میهمان قابل مقایسه نیست ولی همه مهاجرتها نیز به دلیل صرفا میزان حقوق و یا درآمد نبوده است،بلکه در کشورشان با آنها به طور منصفانه و یا عادلانه رفتار نشده است و رفتارهای تبعیضآمیز و عوامل دیگری مانند:نظام حقوقی،قضائی و یا قانونی مملکت،سیستم آموزشی مدارس و دانشگاهها،نظام پزشکی و بهداشتی کشور و بالاخره اوضاع سیاسی و اجتماعی مملکت مانند فقدان آزادی یا عدم احترام به حقوق شهروندی و یا نظام اداری و بوروکراتیک سازمانها و نظایر آن،از جمله عوامل موثر مهاجرت نخبگان از جهان سوم به دیگر کشورها بوده است.
دوم نیاز به یک اجماع نظر نسبی بین مسئولان است به طوری که بسترهای گفت و شنود در مسیر رشد جامعه و در راستای جذب نخبگان باشد که مستلزم تغییر استراتژی در زمینه توسعه و بهکارگیری نیروی انسانی ماهر باشد.