چکیده:
ازآنجاکه جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر ارزش های اسلامی است، قوانین حکومتی باید بر اساس ضوابط شرعی و بر مبنای سیره معصومان علیهم السلام تدوین شوند. یکی از منابع اصلی برای الگوبرداری، سیره حکومتی امیر مومنان علیه السلام می باشد، مطالعه سیره حکومتی ایشان، نشان می دهد که حضرت به هیچ وجه حاضر به نادیده گرفتن ایده آل ها، احکام و قوانین شریعت نبوده اند، حتی اگر منجر به تضعیف قدرت و حکومت شود. اما تتبع در ابواب فقهی مثل «باب تزاحم» یا «احکام ثانویه»، نشان می دهد که طبق ضوابط شناخته شده فقهی، گاهی برای حفظ حکومت، ترک یک حکم شرعی، مجاز، قلمداد می شود. با توجه به این نکته، رفتار آرمانی امیر مومنان علیه السلام، با ضوابط فقهی چگونه قابل توجیه است. هدف این مقاله، این است که با بررسی تک تک این نمونه ها نشان دهد که رفتارهای حضرت تعارضی با ضوابط فقهی نداشته و بر همان اساس، قابل تحلیل می باشد.
خلاصه ماشینی:
"تحلیل و بررسی محتوا این سؤال مطرح است که اگرچه بستن آب به روی خصم، بخصوص اگر مسلمان باشند، و زنان و کودکان نیز همراه لشکر باشند، فینفسه کاری نامطلوب است، با این حال به مقتضای قواعد باب تزاحم، و با توجه به اهم بودن پیروزی در جنگ، چرا حضرت علی( حاضر نشدند آب را بر دشمن ببندند.
تحلیل و بررسی محتوا اما شبههای که مطرح است اینکه حضرت میتوانستند به دروغ این شرط را بپذیرند، ولی پس از رسیدن به خلافت به آن عمل نکنند؛ چرا حضرت، بین حرمت دروغ و بین وجوب تصدی حکومت، اهم و مهم نکردند؟ و حاضر نشدند برای حفظ مصالح اسلام و مسلمانان، یک دروغ مصلحتی بگویند؟ در نتیجه، خلافت را از دست دادند؟ چگونه میتوان این رفتار حضرت را با چارچوب فقهی توضیح داد؟ تحلیل اول: بر خلاف آنچه در این شبهه فرض شده، یک طرف تزاحم، «دروغ» نیست، بلکه «عهد و شرط و پیمان» است.
تحلیل و بررسی محتوا اما شبههای که مطرح است اینکه چرا امیرمؤمنان( حاضر نشدند برای حفظ حکومت خویش، در انتصابات حکومتی، انعطاف به خرج دهند؟ درحالیکه طبق قواعد باب تزاحم، در شرایطی که حفظ اساس حکومت حقه حضرت، جز با انتصاب طلحه و زبیر میسر نباشد، حضرت باید بین وجوب حفظ اساس حکومت علوی و بین حرمت این انتصابات، اهم و مهم کرده، با طلحه و زبیر مماشات میکردند.
تحلیل و بررسی محتوا اما سؤال این است که چرا امیرمؤمنان( حاضر نشدند برای حفظ حکومت خویش، معاویه را به صورت کوتاهمدت ابقا کنند؟ درحالیکه طبق قواعد باب تزاحم، در شرایطی که حفظ اساس حکومت حقه حضرت، جز با ابقاء موقتی معاویه ممکن نباشد، حضرت باید اهم و مهم کرده، معاویه را موقتا ابقا میکردند."