چکیده:
این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی در آزمون بندرگشتالت و همبستگی بین نمرات آن با عملکرد در ویسکانسین انجام شد. برای این منظور 32 نفر از بیماران بستری در بیمارستان رازی تبریز که توسط روانشناس و روانپزشک بیمارستان براساس ملاکهای تشخیصی DSM-VI-TR تشخیص اسکیزوفرن یافتهبودند انتخاب شدند. مقیاسهای اندازهگیری علایم منفی (SANS) و علایم مثبت (SAPS) اجرا شدند و از کل این نمونه پژوهشی 14 نفر دارای علایم منفی و 18 نفر دارای علایم مثبت بودند. آزمونهای بندر و ویسکانسین بر روی آزمودنیها اجرا و به ترتیب نتایج آزمون بندر براساس 15 ملاک هین و آزمون ویسکانسین بر اساس 5 ملاک نمرهگذاری شدند. براساس نمرات بهدست آمده، میانگین هر یک از ملاکها برای هر یک از گروهها محاسبه شد. این نتایج نشان دادند که چهار خطای رایج برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت به ترتیب درجاماندگی، تحریف، چرخش و همپوشی و برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی درجاماندگی، چرخش، تحریف و جداسازی بودند. نتایج حاصل از آزمون t مقایسه میانگینها برای گروههای مستقل نشان دادند که تنها در دو ملاک چرخش (005/0>p) و کوتاهسازی (05/0>p) بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود دارد. به عبارت دیگر، گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی خطاهای بیشتری در این دو ملاک داشتند. هم چنین نتایج آزمون معنیداری همبستگی بین نمرات بندر و ویسکانسین نشان دادند که فقط همبستگی مقیاسهای درجاماندگی در بندر و مجموع درجاماندگی در ویسکانسین (05/0>p) و همبستگی مقیاسهای عینیکردن در بندر و مدت زمان لازم برای رسیدن به اولین قاعده در ویسکانسین (01/0>p) معنیدار بودند.
This research was performed with the aims of assessing of a schizophrenic patient group with negative and positive symptoms on the Bender-Gestalt and correlation of its scores with performance on WCST. For this purpose، 32 schizophrenic patients that were hospitalized in Razi Hospital and based on DSM-VI-TR criteria have diagnosed schizophrenic by hospital psychiatrists and psychologists were selected. The Scale for Assessment of Negative Symptoms (SANS) and Scale for Assessment of Positive Symptoms (SAPS)
were carried out، and 14 patients had negative and 18 patients had positive symptoms. Bender and WCST were administrated for the sample. Bender was scored based on Hain criteria and WCST was scored based on five scales. The means of each criteria of Bender for tow group were obtain. Results indicated perseveration، distortion، rotation and overlapping for schizophrenic with negative and perseveration، rotation، distortion and
splitting for schizophrenic with positive symptoms were the first four errors. T-test results indicated that between two groups، the criteria of rotation (p<0.005) and shorting (p<0.05) have a significant difference. With other words، schizophrenic patient group with negative symptoms had more errors in these two criteria. Also، results of significant correlation testing indicated that there were significant correlation between the perseveration in Bender and perseveration in WCST and between concretization in Bender and the time of necessary for succeeds on the first category in WCST.
خلاصه ماشینی:
"آزمون بندرگشتالت ۶و آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین (WCST) به عنوان دو آزمون نوروسایکولوژیک معروف ، که به آسیب های فرونتالی حساس اند و برخی توانایی های یکسانی ، نظیر درجاماندگی ۸، را ارزیابی می کنند 1- default mode 2- stimulus dependent 3- neurocognitive 4- Rempfer 5- Keefe 6- Bender-Gestalt 7- Wisconsin Card Sorting Test 8- perseveration مورد توجه پژوهشگران بوده است .
1-Lezak 2- Green 3- Prentice اهداف این پژوهش بررسی خطاهای مطرح درسیستم نمره گذاری هین در گروه بیمارن اسکیزوفرنیک ، مقایسه خطاهای مطرح در این سیستم در دو گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی و مثبت ، و نیز به جهت این که آزمون های بندر و ویسکانسین احتمالا به ارزیابی توانایی ها و مکان های مغزی یکسانی می پردازند، بررسی همبستگی بین نمرات سیستم نمره گذاری هین با ۵ ملاک ، تعداد قاعده ها، تعداد تلاش ها برای رسیدن به قاعده اول ، مجموع درجاماندگی ها، زمان لازم برای رسیدن به اولین قاعده وتغییرتوجه ، در آزمون نوروسایکولوژیک ویسکانسین (WCST)می باشد.
1- Lezak 2- Brannigan 3- Groth-Marnat 4- neuropsychological 5- Oas 6- Koppitz 7- Rossini & Kaspar 8- Camara 9- Kamphaus به طورکلی از همان مراحل به وجود آمدن ، آزمون بندر در سرندکردن بدکارکردی های مغزی پذیرفته شده بود."