چکیده:
تحقیق پیشرو با هدف تشریح فرآیند هژمونیکشدن گفتمان اصولگرایی عدالتمحور در دهه سوم انقلاب (1380-1384) شکل گرفته است. با توجه به امتیازات نظریه لاکلاو و موفه از این نظریه به عنوان چارچوب نظری کارآمد و استراتژی روشی تحقیق برای این پژوهش استفاده شده است. یافتههای رویکرد گفتمانی تحقیق به شرح زیر قابل ارائهاند:
گفتمان اصولگرایی با استفاده از زمینههای ایجادشده در اثر تزلزلها و بیقراریهای گفتمان اصلاحطلبی و با بهرهگیری از زمینهها و امکانات سختافزای و نرمافزاری همچون در اختیار داشتن ساز و کارها و ابزارهای قدرت مانند قوه قضاییه و شورای نگهبان، توانست در فرآیندی رقابتی از اوایل دهه هشتاد در سه مرحله دومین دوره انتخابات شورای شهر، انتخابات مجلس هفتم و انتخابات ریاستجمهوری سال 84 زمینههای لازم را برای حاشیهرانی اصلاحطلبان و ساختارشکنی برخی دالهای اصلی آن فراهم آورند. این گفتمان با تاکید بر شعارها و مفاهیمی مانند تشکیل دولت اسلامی از راه اقامه عدل و ارجاع آن به مضامینی همچون امکانات برابر برای همه و آوردن نفت سر سفرههای مردم که در قالب کاربرد زبان همهفهم و عامیانه، داشتن لحنی ساده، نمایش سادهزیستی و ... ارائه میشد، به آفرینش نظام معنایی جدیدی دست زد و با استفاده از آن علاوهبر نقد دولتهای گذشته و اشاره به نقصانها و ناکارآمدیهای آنها در تامین و توجه عدالتمحورانه به نیازهای اقتصادی و رفاهی مردم، به ساختارشکنی آنها پرداخت و قابلیت دسترسی و اعتبار خود در افکار عمومی را افزایش داد. به این ترتیب این گفتمان برای چند سال بهعنوان گفتمان هژمون در فضای سیاسی کشور حاکم شد.
خلاصه ماشینی:
"در حقیقت از سال دوم ریاست جمهوری خاتمی گفتمان اصول گرایی برای به دست گـرفتن قدرت با شدت هر چه بیشتر تلاش نمود دال هایی را به کار گیرد که دال های خالی در گفتمـان اصلاح طلبی محسوب می شدند و چون عرصـه اقتصـادی پاشـنه آشـیل گفتمـان اصـلاح طلبـی محسوب می شد، به شکل دادن به صورت بندی خود حول دال هـای جدیـدی بـه خصـوص در حوزه اقتصاد پرداخت .
بنابراین مـا شـاهد نـوعی گسسـت اقتصـادی هسـتیم ؛ مشکلات مردم در دعواها و درگیری های جناح ها فراموش شده است و انرژی دولت مـردان بـه جای صرف شدن در راسـتای نیازهـای مـردم صـرف دعواهـای داخلـی مـی گـردد» (صـدای عدالت :٨١/٠٨/٢٣) به طورکلی می توان بی قراری های رخ داده برای گفتمان اصلاح طلبی را در دو حوزه ردیـابی کرد: اول بی قراری هایی که در عرصه سیاست برای این گفتمان رخ داد و دوم بی قراری هایی که در حوزه اقتصاد و مسائلی همچون فساد اقتصادی برخی مسئولین کشور بروز کرد.
در این متن از یک سو از هم دردی با مردم ، حضور داشتن در میان آن ها و لمس مشکلات و سختی های آنان سخن گفته شده است و از سویی دیگر اصلاح طلبان را که با واژه هایی همچون افراطیون یاد می کند افرادی معرفی کرده که از مردم فاصله گرفته و درد آن هـا را کـه ریشـه در مشکلات اقتصادی جامعه دارد درک نمی کنند؛ بنابراین در این متن یکی از بارزترین تـلاش هـا در گفتمان اصول گرایی برای از میان بـردن تثبیـت دال مـردم در گفتمـان اصـلاح طلبـی دیـده می شود."