چکیده:
میان صوت و معنی و نحوة بهکارگیری واجها در القای مفاهیم، رابطة تنگاتنگی وجود دارد. سخنوران در انتخاب واژگان، ناخواسته تحت تأثیر عواطف خود قرار میگیرند و واژگانی را بهکار میبرند که واجهای آنها بیانگر عواطف و احساسات گوینده است؛ یعنی واژگان علاوه بر انتقال معنا به انتقال عواطف و احساسات نیز میپردازند. ساختار آوایی کلمه علاوه بر نقش معنایی خویش از رهگذر مجموعة اصوات، به طور غیر مستقیم، مفهومی که در ذهن شاعر میگذرد، بیان میکند. موریس گرامون، زبانشناس نامدار فرانسوی، با قاطعیت در مورد لایههای زیرین واژگان و واجها و قوة القاگری آنها بحث میکند که اساس کار این پژوهش مبتنی بر نظریة اوست. در پژوهش حاضر با بررسی 300 بیت از ابیات مربوط به سه حوزة معنایی حماسی و غنایی و مرثیه شاهنامه معلوم شد که رابطة معنا داری میان زمینة معنایی شاهنامه با آواها و هجاهای به کاررفته وجود دارد و زبان فردوسی در حوزههای معنایی متفاوت، به تناسب معنا تغییر میکند و شاعر از واجهایی بهره میجوید که معنای ثانوی زبان را به ذهن القا میکند. فردوسی در ابیات عاشقانه بیشتر از همخوان سایشی(24درصد)،لرزشی(5/13درصد) و روان(5/6) و هجاهای باز(cv) و (cv:) استفاده میکند. در ابیات حماسی بیشترین سهم همخوانها را به انفجاریها(7/38) و در هجاها به cvc اختصاص میدهد. در مراثی نیز از همخوانهای خیشومی(3/19) و انفجاری- سایشی (3/3) و هجای کشیدۀ (cv:cc) بیش از دو حوزۀ معنایی دیگر سود میجوید.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر با بررسی سیصد بیت از ابیات مربـوط بـه سه حوزه ی معنایی حماسی و غنایی و مرثیه ی شاهنامه معلوم شد کـه میـان زمینـه ی معنایی شاهنامه با آواها و هجاهای به کاررفته در آن رابطـه ای معنـادار وجـود دارد و زبان فردوسی در حوزه های معنایی متفاوت ، به تناسب معنا تغییر می کنـد و شـاعر از واج هایی بهره می جوید که معنای ثانوی زبان را به ذهن القا می کند.
آواو القا؛ رهیافتی به شعر اخوان ثالث از مهوش قویمی (١٣٨٣)،موسیقی شعر حافظ اثر محمدجواد عظیمی (١٣٨٨)، «سبک شناسی آوایی شـعر حـافظ » نگـارش مجید پویان (١٣٩١)، «تحلیل آوایی غزل های سنایی » از محبوبه خراسانی و همکـارانش (١٣٩٢)،بررسی موسیقی شعر در شاهنامه ی فردوسی بر پایه ی قافیه و ردیـف نوشـته ی نقیب نقوی (١٣٨٤) وبررسی سبک های آوایی القاگر شعر دفاع مقدس باتکیه براشعار سلمان هراتی وقیصر امین پور از جواد صالحی هیکویی (١٣٩٣) از معدود آثاری هستند که یا به طور کلی به سبک شناسی آوایی، مباحث واج شناسی وآواشناسی وارتباط آن بـا معنا پرداخته اند یا اشعار شاعری معین را از نظر آوایی تحلیل کرده اند.
این امر در ابیات زیر به خوبی مشاهده شدنی است وگویی با تکرار نیم همخـوان «ی » مخصوصـا در پایان هرمصراع ، لحن اندوهبارتر شده وصدای گریه طنین بیشتری می یابد: همی ریخت خون وهمی کند موی سرش پرزخاک وپرازآب روی (فردوسی ، ١٣٦٩،ج ١٨٧:٢) چـــودیدنــد ایرانیـــان روی اوی همــه برنهادند برخـــاک روی (همان : ١٩٣) سپــه داغ دل ، شـاه با هوی هـــوی ســـوی باغ ایـرج نهادنــد روی (فردوسی ، ١٣٦٦،ج ١٢٣:١) همخوان مرثیه 45 40 35 30 25 20 15 10 5 0 درصد سایشی -انفجاری روان لرزشی خیشومی سایشی انفجاری در این پژوهش سعی شد با توجه به دامنه ی عاطفی متنوع شعر فردوسی، ابیات سـه حوزه ی معنایی حماسه ومرثیه وعاشقانه ازچشم انداز دیـدگاه هـای مـوریس گرامـون ، زبان شناس نامدار فرانسوی بررسی شود.