خلاصه ماشینی:
")تعاونیها میتوانند به عنوان یک سازمان، و تشکیلات برای انتقال آنها به وجود آید(در مقام ظرف یا قالب)و در عین حال،وجود تعاونی،خود به عنوان یک تغییر(تغییر شیوه تأمین نیازمندیها و تغییر بسیاری از ارزشها) دگرگونیهائی به وجود خواهد آورد به هر حال،تعاونیها در رابطه با مسئله توسعه، بیشتر در برنامهریزی بخشی(یکی بخش یا قسمت اقتصادی یک جامعه)میتوانند مؤثر واقع شوند با قبول این واقعیت،نباید نادیده انگاشت که شرکتهای تعاونی از همین طریق خواهند توانست،در برنامهریزیهای جامع یک کشور نقش داشته باشند.
به رغم تلاشهای نسبتا زیاد برخی از ممالک روبه رشد در جهت تقلیل میزان بیکاری از طریق اجرای برنامههای توسعه و عمران اقتصادی،نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت کا فاصله موجود از لحاظ نسبت بین جمعیت بیکار و تعداد محلهای کار به دلیل مسأله انفجارجمعیت،مرتبا روبه افزایش است برای ایجاد تحرک و بکارگیری نیروی انسانی در ممالک روبه رشد که هماکنون در مناطق روستائی و هم در نقاط شهری بدون استفاده مانده است،به شرکتهای تعاونی تولید کارگری اهمیتی خاص داده میشود این شرکتها موظفند،در برخی از ممالک درحال توسعه، نیروی کار موجود را در یک سازمان متشکل ساخته،و از نیروی فعاله آنها در ایجاد تأسیسات عمومی و پروژههای آبیاری و غیره استفاده به عمل آورند.
5-شرکتهای تعاونی میتوانند از جهت مصرف منابع سرمایه از دو طریقه در افزایش تولید و درآمد واحدهای عضو حوزه عمل نمایند،از یکسو رأسا اقدام به سرمایهگذاری در امر تولیدی نموده و از سوی دیگر اعضا را به سرمایهگذاری تشویق و آنان را در این مسیر هدایت نمایند چه از طریق تماس مستمری که بین اعضاء شرکت تعاونی وجود دارد و یا توصیههای نافعی که شرکت به اعضاء مینماید."