چکیده:
هدف: هدف این پژوهش پاسخگویی به این سوال است که آیا مدیریت ورزشی، خود باید به طراحی آمیزه بازاریابی گردشگری ورزشی بپردازد؛ یا اینکه آمیزه بازاریابی از پیش طراحیشده را اجرا نماید. روششناسی: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که به صورت پیمایشی انجامشده است. نمونه آماری پژوهش شامل 362 نفر از خبرگان و کارشناسان و صاحبنظران در زمینه گردشگری ورزشی و گردشگران ورزشی داخلی و خارجی شرکتکننده در رویدادهای ورزشی به میزبانی تهران بودند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساختهای است که حاوی 24 سوال از نوع مقیاس 5 رتبهای «لیکرت» است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان مدیریت ورزشی و روایی سازه با بهرهگیری از تحلیل عاملی اکتشافی مورد تائید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش «آلفایکرونباخ» مورد بررسی قرار گرفت (Cronbach'sAlpha=0.775). برای تجزیه و تحلیل دادهها از بسته نرمافزاری19 SPSS به منظور انجام آمار توصیف و تحلیل عاملی اکتشافی و نرمافزار لیزرل برای انجام تحلیل عاملی تاییدی و مدلسازی معادله ساختاری (SEM) استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که شاخصهای برازش مدل تاثیر مدیریت ورزشی بر آمیزه بازاریابی گردشگری ورزشی بهتر از شاخصهای برازش مدل تاثیر آمیزه بازاریابی گردشگری ورزشی بر مدیریت ورزشی بود. در این مدل ضریب اثر رابطه بین مدیریت ورزشی و آمیخته بازاریابی گردشگری ورزشی 21/1 است. علاوه بر این، از میان متغیرهای مربوط به آمیخته بازاریابی گردشگری ورزشی شواهد فیزیکی بیشترین بار عاملی (84/0) را دارد. همچنین از عناصر مربوط به مدیریت ورزشی، عامل برگزاری مناسب رویداد بار عاملی (51/0) بیشتری دارد. نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان گفت این مدیریت ورزش است که باید آمیزه بازاریابی گردشگری ورزشی را طراحی و سپس اجرا نماید.