چکیده:
اندیشمندانی که سعادت قصوای انسان را در کمال نهایی عقل نظری جستجو میکنند، راه وصول به آن را نیز تقویت همین قوه و فعلیت بخشیدن به مراتب مختلف آن میدانند. ملاصدرا در بسیاری از مباحث خود همین راه را طی میکند؛ اما در برخی موارد، گامی فراتر نهاده و سعادت نهایی انسان را قرب الهی معرفی مینماید. هدف این پژوهش بازخوانی آثار ایشان با رویکرد قرآنی است. بر اساس یافتههای این پژوهش تعاریفی که وی از عقل نظری و عقل عملی ارائه میکند، جامع همه شئون عقلی و فطری نیست؛ بلکه فقط حیثیت ادراکی امور فطری را شامل میشود، ضمن آنکه ملاصدرا غایت عقل نظری را سعادت حقیقی، و غایت عقل عملی را سعادت وهمی و خیالی معرفی میکند؛ بر همین اساس در نگرش و نگارش وی، علم حصولی و مباحث حکمت نظری جایگاهی بسیار رفیعتر از اعمال، اخلاق و حکمت عملی دارند. اما در قرآن کریم، شئون عقل عملی و مباحث حکمت عملی ـ بهویژه اخلاق و اعمال ـ بیش از عقل نظری و حکمت نظری مورد عنایت قرار گرفتهاند. در این مقاله به روش تحلیلی و با استفاده از دادههای برآمده از منابع کتابخانهای به بازخوانی اندیشه صدرا و ارزیابی قرآنی آن پرداختهایم.
خلاصه ماشینی:
ک: مصباح 1388 ب: 82 و 91 ـ 90) برخی متألهان مانند امام خمینی که معتقد به اهمیت و برتری عقل عملی نسبت به عقل نظری هستند، در توجیه این اعتقاد خود، گفتهاند کمال انسان به عقل عملی است و نه عقل نظری؛ چراکه یک ذهن مجهز به استدلالهای عقل نظری با وجود اینکه میتواند براهین متعددی برای اثبات خداوند اقامه کند، اما ممکن است هنوز به آن ایمان نیاورده باشد.
(ملاصدرا، 1990: 9 / 139) عباراتی نظیر عبارات فوق، که ملاصدرا برای تبیین و معرفی راههای وصول به سعادت قصوی، معرفت حصولی و عقل نظری را در جایگاهی بالاتر از عقل عملی، اعمال و اخلاق قرار میدهد، این گمان را تقویت میکند که هرچند ملاصدرا در برخی از مطالب خود سعادت قصوای انسان را قرب ربوبی و فناء فی الله میداند؛ اما اعتقاد به ارتقا عقل نظری به عقل مستفاد ـ بهعنوان معیار سعادت قصوی ـ در فضای فلسفی و هندسه معرفتی وی نفوذ بیشتری داشته است.
قرآن کریم، گرچه اهتمام زیادی به تعقل و علم و علمآموزی دارد؛ اما علم را مقدمه عمل دانسته و برای تبیین قرب به خداوند (سعادت قصوی) و تشویق انسانها به طی طریق وصول به آن، بیش از هر چیزی به مباحث مربوط به اعمال، اخلاق و گرایشهای انسان که همه از شئون عقل عملی هستند میپردازد.