چکیده:
شناخت انسان و تاثیر آن بر نگرش اخلاقی یکی از مسائل مهم در فلسفه است. انسان شناسی تکاملی به عنوان یکی از محصولات عصر جدید با بن بست چاره ناپذیری در حوزه اخلاق مواجه است به نحوی که امکان هر نوع سازش منطقی میان آن و خداگرایی توحیدی را منتفی میسازد. ابعاد مختلفی را میتوان محور تضاد میان انسان شناسی تکاملی و اخلاق نشان داد. تحقیق حاضر محدود به قانون طلایی خواهد بود و هدف نویسنده نشان دادن ناسازگاری موجود میان انسان شناس تکاملی و قانون طلایی است. بر اساس این قانون « برا ی دیگران همان را باید دوست داشت که برای خود دوست داریم». تبدیل قانون طلایی به یک قانون غیر قابل دفاع و نگرش ساده لوحانه که صرفا منفعت فردی در آن توصیه می گردد از عمده ترین بحرانی است که انسان شناسی تکاملی به لحاظ اخلاقی به همراه دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و تمسک به تبیین علی به معنای کشف روابط علی بین احکام و گزاره های مورد بررسی انجام می شود.
خلاصه ماشینی:
تبدیل قانون طلایی به یک قـانون غیر قابل دفاع و نگرش ساده لوحانه که صرفا منفعت فردی در آن توصیه میگردد از عمده ترین بحرانی است که انسان شناسی تکاملی به لحـاظ اخلاقـی بـه همـراه دارد.
البته ردیابی قاعده طلایی در ادبیات فارسی از جمله نزد سعدی قابل توجه است : یـــــاد دارم ز پیـــــر دانشـــــمند تو هـم از مـن بـه یـاد دار ایـن پنـد هرچــه بــر نفــس خــویش نپســندی نیــز بــر نفــس دیگــری مپســند آنچه سبب میشود تا پژوهش حاضر به عنوان پژوهش جدیدی قابل ارائه باشد ناظر به نقد انسان شناسی تکاملی از نظر پیامد اخلاقی آن است .
البته در این رابطه جدید بودن ایـن تحقیـق مبتنی بودن نقد اخلاقی انسان شناسی تکاملی بر اساس قاعده طلایی است که چنـین اثـری بـه زبان فارسی با تکیه بر منابع اسلامی انجام نشده است .
تبدیل قانون طلایی "برای دیگران همان را دوسـت داشـته باش که برای خود دوست داری" به یک قانون غیر قابل دفاع و نگرش ساده لوحانـه بـه قـانون مذکور از عمده ترین بحرانی است که انسان شناسی تکاملی به لحاظ اخلاقی به همراه دارد.
(ایان باربور، ١٣٦١، ص ١٠٧) بنابراین پاسخ داروین به یکی از پرسش های اساسی حیات بشر:منشـاء آفرینش ارائه نظریه تکامل بود که بر اساس آن موجودات از جمله انسان موجود هستند به دلیـل اینکه در حرکت تکاملی خود به این نقطه منتهی شدند.
در این رابطه بیان شد که انسان شناسی تکاملی در بردارنده مفاد اخلاقـی ای اسـت کـه بـا قـانون طلایی در تعارض آشکار قرار دارد.