چکیده:
یکی از نیاز های هر خانواده ضرورت وجود فرزندی است که گرما بخش کانون آن خانواده گردد،
در این بین حتی برخی از خانواده ها که از دارا شدن این نعمت الهی محروم می باشند به دنبال راه چاره
ای هستند برای رفع این خلاء از خانوادة خود، اینجاست که نهاد فرزند خواندگی به عنوان راهگشا رخ
مینماید. در این بین باید دید که آیا این نهاد که به عنوان نهادی جایگزین پای به این عرصه می نهد
می تواند به درستی این خلاء را پر نماید یا تنها درمان موقتی است بر این کمبود در فضای خانواده! و
فراتر از آن اینکه آیا در جامعة اسلامی ما که فرزند خواندگی را بنا به دستور شرع مقدس نپذیرفته
است می توان جایگاهی را برای این مساله قائل شد یا با وجود تمام نیاز ها به این چنین نهادی نمی توان
از آن بهره برد؟ هرچند در این مسیر کاستی هایی از جمله کمبود منابع فقهی معتبر وجود داشته اما
سعی برآن بوده تا در حد امکان از منابع دست اول استفاده شود. نتایج حاصل از این پژوهش می توان
بسیاری از شبهات موجود در این زمینه را مرتفع سازد از جمله اینکه می تواند بستر ساز اعطای راحت
تر این نهاد در جامعه در بین پذیرندگان باشد و راهنمایی برای درخواست کنندگان این نسبت باشد
One of the needs of all families need children that heat central part
of the family. In the meantime, even some families who possess this
divine blessing deprived are looking for a solution for fixing the
vacuum of his family, This is where the adoption occurred as useful
stopped. However, in the course of deficiencies, including lack of
valid legal resources exist but tries to possible use of primary
sources. To properly fill the void or is only a temporary remedy the
deficiency in the family! However, in the course of deficiencies,
including lack of valid legal resources exist but tries to possible use
of primary sources. Leads are more comfortable lending institution
in society is between adopters and guidance for applicants.
خلاصه ماشینی:
در این زمینه تغییری در قانون جدید نسبت به قانون سابق ایجاد شده، و آن هم این است که؛ در رابطه با شرایط کودک یا نوجوان قابل سرپرستی، ماده 10 قانون جدید حتی در فرض وجود و حضور پدر، مادر و یا جدپدری، تحت شرایطی سرپرستی را مجاز شمرده است، به این شکل که:« در کلیة مواردی که هیچ یک از پدر یا جد پدری یا مادر نتوانند مسئولیت ولایت و سرپرستی را انجام دهند و یا غبطة مولیعلیه را رعایت نکنند، دادگاه میتواند مطابق این قانون با رعایت مواد 1184 و 1187 قانون مدنی و با لحاظ نظر سازمان، مسئولیت قیم یا امین مذکور در این مواد را به یکی از درخواست کنندگان سرپرستی واگذار نماید».
( صفایی و امامی، 1387، ش 290، ص285) در تأیید این نظر نیز میتوان به مادة 11 قانون سابق نگاهی انداخت،آنجا که عنوان داشته بود: « وظایف و تکالیف سرپرست و طفل تحت سرپرستی او از لحاظ نگاهداری و تربیت و نفقه و احترام، نظیر حقوق و تکالیف اولاد و پدر و مادر است.
بند سوم: اثر حکم سرپرستی در رابطه با ازدواج فرزند خوانده آیا برای ازدواج دختر خواندهای که به سن رشد رسیده است، اذن زوج سرپرست لازم است؟ به عبارتی دیگر آیا همانگونه که برای ازدواج دختر باکره اذن ولی لازم است، دختر خوانده نیز باید برای ازدواج اذن پدر خوانده را داشته باشد؟ مطابق ماده 1043 قانون مدنی «نکاح دختر باکره موقوف به اجازه پدر و جد پدری اوست و هرگاه پدر و جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه امتناع کند اجازه آنان ساقط و دختر میتواند با معرفی کامل مردی که میخواهد با او ازدواج کند و شرایط نکاح و مهری که بین آنها برقرار است، پس از اخذ اجازه از دادگاه عمومی به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید».