چکیده:
یکی از مهمترین مباحث مطرح در جامعه فکری مسلمانان ربط و نسبت افعال ارادی انسان با نظام افعال الهی است؛ بهگونهایکه هر کدام از جریانهای فکری در قبال آن موضع گرفتهاند. بهطورکلی در این مسئله چهار نظریه مطرح است: نظریه جبر مطلق، نظریه تفویض مطلق؛ نظریه کسب و نظریه «أمرٌ بین أمرین». سه نظریه نخست به اهل سنت مربوط است و نظریه اخیر ویژۀ پیروان اهلبیت پیامبر9(ص) میباشد. مشکل سه نظریه نخست آن است که در تعارض با آموزههای دینی است. نظریه «امر بین امرین»، نافی جبر مطلق و تفویض مطلق است و اندیشمندان امامیه در تفسیر و تبیین آن تاکنون نظریههای مختلفی ارائه کردهاند. حکیم سبزواری از جمله کسانی است که کوشیده است بر مبنای اصل هستیشناختی «وحدت شخصی حقیقت وجود» تبیینی عقلانی از این نظریه به دست دهد. در این مقاله تبیین وی از این مسئله بررسی و نقد شده است.
خلاصه ماشینی:
به احتمال قوی نظریه کسب اشعری تقلید ناشیانهای از نظریه «امر بین أمرین» در آموزههای ائمه اهلبیت: است، ولی اشکال اساسی این نظریه آن است که نمیتواند تبیینی از ارسال رسل و انزال کتب و مسئولیت انسان در قبال افعالش ارائه دهد، زیرا اراده انسان تنها مقارن فعل بوده و هیچ نقشی در ایجاد فعل ندارد؛ به بیان دیگر، انسان بهواقع مجبور است و در نتیجه لازم میآید تمام افعال قبیح انسان نیز به خداوند مستند باشد.
او میگوید این حقیقت و فاعل واحد در هر مظهری خصوصیت و کمالی را بروز میدهد که غیر از خصوصیت و کمالی است که در مظهر دیگری بروز داده است و از اینرو، سزاوار این است که فعل را به مظهر نسبت دهیم نه به ظاهر، زیرا در غیر این صورت، ثواب و عقاب و بهشت و جهنم باطل شده و ارسال رسل و انزال کتب عبث خواهند بود (سیدحیدر آملی، 1368: 1489)، اما پرسش این است که آیا وجود انسان بهعنوان شأنی از شئون واجبتعالی حقیقی است تا بهتبع آن ایجادش نیز حقیقی باشد یا حقیقی نیست؟ تحلیل دقیق مسئله نشان خواهد داد که جواب منفی است و از اینرو، تبیین سبزواری خالی از اشکال نیست.
در این نگاشته، نخست با تحلیل هویت خلق طبق مبنای وحدت شخصی وجود نشان داده میشود که اتخاذ چنین مبنایی نهتنها تبیینکنندۀ «امر بین امرین» نیست، بلکه مستلزم جبر و استناد افعال و اوصاف انسان به خداوند است.