چکیده:
هدف از این پژوهش تعیین تاثیر مصرف کوتاهمدت سیر بر فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویهای در مردان ورزشکار بود. سی مرد ورزشکار سالم (با میانگین سنی 87/ 0±05/20 سال، قد 76/ 4±67/ 178 سانتیمتر و وزن 9/ 8±55/ 71 کیلوگرم) به دو گروه همگن مکمل و دارونما تقسیم شدند. گروه مکمل هر روز 1000 میلیگرم مکمل سیر و گروه دارونما هر روز 1000 میلیگرم نشاسته به مدت یک هفته مصرف کردند. همة آزمودنیها قبل و پس از مکملسازی سیر در پروتکل درماندهساز وابسته به فرد شرکت کردند. V-Slope برای برآورد فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویهای توسط دستگاه تجزیه تحلیل گازهای تنفسی اندازهگیری شد. مساحت سطح زیر منحنی با استفاده از عملیات انتگرالگیری برآورد شد. برای مقایسه نتایج پسآزمون همراه با کنترل نتایج پیشآزمون به عنوان کوواریانس، از آزمون آماری آنکووا استفاده شد. نتایج نشان داد با مصرف هفت روزة مکمل قرص سیر، حجم اکسیژن مصرفی و دیاکسیدکربن تولیدی در آستانة هوازی، آستانة بیهوازی و بیشینه در گروه مکمل افزایش داشت؛ اما سطح زیر منحنی در فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویهای هیچگونه تفاوت معناداری را در دو گروه مکمل و دارونما نشان نداد. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان چنین ذکر کرد که سیر تاثیر مثبتی بر شاخصهای تنفسی گذاشته است و باعث به تاخیر افتادن خستگی میشود؛ اما احتمالا به خاطر شیفت یکسان آستانة هوازی و بیهوازی به سمت راست، هیچگونه افزایش معناداری در سطح زیر منحنی فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویهای پدیدار نمیشود که انجام پژوهشهای آتی را اجتناب ناپذیر مینماید.
خلاصه ماشینی:
نتایج نشان داد با مصرف هفت روزة مکمل قرص سیر، حجم اکسیژن مصرفی و دیاکسیدکربن تولیدی در آستانة هوازی، آستانة بیهوازی و بیشینه در گروه مکمل افزایش داشت؛ اما سطح زیر منحنی در فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویهای هیچگونه تفاوت معناداری را در دو گروه مکمل و دارونما نشان نداد.
بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان چنین ذکر کرد که سیر تأثیر مثبتی بر شاخصهای تنفسی گذاشته است و باعث به تاخیر افتادن خستگی میشود؛ اما احتمالا به خاطر شیفت یکسان آستانة هوازی و بیهوازی به سمت راست، هیچگونه افزایش معناداری در سطح زیر منحنی فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویهای پدیدار نمیشود که انجام پژوهشهای آتی را اجتناب ناپذیر مینماید.
نتایج تحلیل کوواریانس بین دو گروه مکمل و دارونما نشان داد با وجود این که افزایش قابل توجهی در حجم اکسیژن مصرفی و دیاکسیدکربن تولیدی در آستانة هوازی، آستانة بیهوازی و بیشینه نشان داده شد؛ ولی هیچگونه تفاوت معناداری در سطح زیر منحنی فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویهای وجود ندارد.
همانطور که در پژوهش حاضر نشان داده شد، حجم اکسیژن مصرفی و دیاکسیدکربن تولیدی در آستانة هوازی، آستانة بیهوازی و بیشینه افزایش داشته؛ لذا میتوان چنین نتیجهگیری کرد که سیر باعث گسترش محور X (Vo2) و محور Y (Vco2) منحنی V-Slope شده است.
برای توجیه این عدم تفاوت میتوان چنین عنوان کرد که با توجه به افت و خیزهای منحنی V-Slope در طول اجرای پروتکل درماندهساز و احتمالا به خاطر پایین بودن و یا شیفت به طرف راست منحنی در طول فازهای ایزوکپنیک بافری و هیپوکپنیک پرتهویهای با وجود افزایش مقدار بیشینة Vo2 و Vco2 پس از مکملسازی سیر، هیچگونه افزایشی در مساحت زیر منحنی مشاهده نشد.