چکیده:
در این پژوهش نگارنده بدنبال آن است که بتواند به ماهیت و آثار حقوقی جایگاه وقف پول در نظام
حقوقی وقفی ایران و تطبیق آن با حقوق انگلستان وگستره این موضوع را در منابع حقوقی مورد مطالعه قرار
دهد، تا با تحقیق و موشکافی این موضوع، ماهیت و آثار حقوقی وقف پول در هر دو کشور را به اثبات
برساند، همچنین تلاش شده تا قوانین و مقررات موجود، رویه و عرف معمول در هر دو کشور نیز مورد نقد
و یررسی قرار گیرد. . در همین راستا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای
نگارنده در نهایت توانست سیری را در پیش بگیرد که به این مهم دست پیدا نماید در ابتداء این پژوهش با
توجه به کم رنگ بودن پیشینه پژوهش مارالذکر در حقوق ایران والمان تلاش شد تا به این مساله توجه
ویژه ای شود در نهایت نگارنده توانست با عنایت به مطالب گردآوری شده در طی پژوهش به این نتیجه
برسدکه قدمت نهاد وقف، امروزه روش و نحوه تامین مالی شرکت ها و نهادهای مختلف در کانون توجه
کشورهای اسلامی وخصوصا نهادهایی همچون اوقاف قرار گرفته است یکی از مهمترین روشهای تامین
مالی چنین موسساتی استفاده از ابزارهای مالی اسلامی است. در طراحی هر ابزار مالی اسلامی باید به ابعاد طراحی مالی، فقهی، حقوقی، مدیریت ریسک، اقتصادی، حسابداری و مالیاتی توجه نمود. اوراق مشارکت یکی از متداولترین ابزارهای مالی اسلامی است که در کشورهای اسلامی و خصوصا ایران مورد استفاده قرار می گیرد. درحالی که تحقق این گونه وقف را درکشور انگلیس، نشان می دهد. در این کشور بر اساس عرف و تجربه، اصل پول، به رغم بهره برداری از منافع آن باقی مانده است از سوی دیگه در انگلستان
صندوق های وقفی وجود دارند که دران افراد سهام خود را وقف می کنند و از محل منافع حاصله از سهام
وقفی در موضوع های گوناگون سرمایه گذاری میکنند بدیهی است وقف سهام بدلیل اینکه یک جریان
مالی در جهت مصارف خیریه وخداپسندانه است از ارزش اقتصادی زیادی برخوردارخواهد بود.
خلاصه ماشینی:
در اين کشور بر اساس عرف و تجربه ، اصل پول ، به رغم بهره برداري از منافع آن باقي مانده است از سوي ديگه در انگلستان صندوق هاي وقفي وجود دارند که دران افراد سهام خود را وقف مي کنند و از محل منافع حاصله از سهام وقفي در موضوع هاي گوناگون سرمايه گذاري ميکنند بديهي است وقف سهام بدليل اينکه يک جريان مالي در جهت مصارف خيريه وخداپسندانه است از ارزش اقتصادي زيادي برخوردارخواهد بود.
g. riddal (the law of) trusts p352 تعريف ديگري نيز از تراست ارائه شده است :«تراست تعهد منصفانه اي است که شخصي به نام تراستي را ملزم ميکند تا از مالي که تحت کنترل و نظارت اوست – و مال مورد تراست ناميده ميشود در جهت انتفاع افرادي که ذينفع ناميده ميشوند و خودش نيز ممکن است يکي از آنها باشد – استفاده نمايد».
حتي اگر وقف پول با ماهيت وقف ناسازگار باشد، چون دليلي بر حرمت چنين معامله اي وجود ندارد، مي توان آن را با کمک عمومات امضايي به عنوان معامله اي جديد تصحيح نمود برخي از فقها نيز علي رغم اينکه وقف پول را صحيح نميدادند، درصدد تصحيح آن برآمده و تصريح ميکنند که : صاحب پول و ساير اشيايي که عين آن مصرف مي شود لذا در ظاهر قابل وقف کردن نيست ، مي تواند آن را به امانت بسپارد و شرط کند که صرف وام دهي به نيازمندان گردد (ملکوتي فر، ١٣٨٤، ص ١٤٤).