چکیده:
یادگیری فرآیند فعالی است که مستلزم کوشش عمدی وآگاهانه است. معلم خوب کسی نیست که بیشترین چیزها را یاد می دهد، بلکه آن کسی است که شوق آموختن و فهمیدن را در دانش آموزان ایجاد می کند انگیزش و یادگیری با یکدیگر ارتباط دارند، حتی اگر دانش آموزی از توانایی بالایی برخوردار باشد، هنگام یادگیری توجه کافی نداشته باشد و از خود کوشش نشان ندهد قادر به یادگیری نخواهد بود. در دنیای پیچیده امروز هیچکس بی نیاز از تعلیم و تربیت نیست. امروز فعالیت در مدرسه و آموختن، خود بخش عظیمی از زندگی انسانهاست ، دیگر نمی توان با طرز تلقی گذشته به شاگرد و تربیت او نگریست، اگر معلمان با اصول و مبانی و هدفهای تعلیم و تربیت، ویژگیهای دانش آموزان و نیازهای آنان و روشها و فنون تدریس آشنایی نداشته باشند. هرگز قادر نیستند به عنوان سازندگان جامعه ایفای نقش کنند. مهمترین عامل توسعه پرورش ذهنی علمی در یک جامعه نظام آموزشی است ، در این نظام از بدو ورود تا آخرین دوره تخصصی، اخلاق علمی، اجتماعی، شیوه برخورد با مسائل و مشکلات به طور مستقیم آموزش داده می شود. یکی از عوامل بسیار موثر در عدم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دوران تحصیلی آنان وجود افسردگی و استرس است حال این افسردگی و استرس چه از ناحیه والدین یا اولیاء آموزشگاه و معلم یا دوستان و. . . باشد فرقی ندارد آنچه مهم و خطیر به نظر می رسد . توجه و پرداختن به آن به عنوان یک معضل و مانع اصلی پیشرفت و رشد تحصیلی است و باید به هر روش ممکن رفع آن یک ضرورت و هدف آموزش صحیح است.
خلاصه ماشینی:
"یک مربی برای اینکه در این خصوص موفق باشد باید به پرسـش هـای زیـر قبـل از آغـاز آمـوزش یادگیرندگان پاسخ گوید: الف ) یادگیری در کدام جهت باشد؟ ب ) طی فرآیند یادگیری، باید نسبت به حل کدام مسایل و مشکلات تاکید شود؟ ج ) کدام دانش ها، معلومات و مهارت ها باید کسب شوند؟ د) چه مطالبی باید به یاد سپرده شوند؟ و) کدام نگرش ها یا طرز تلقی ها باید تغییر کند؟ ه ) کدام کردارها، اعمال یا رفتار یادگیرندگان باید تغییر یابند یا اصلاح شوند؟ ی) پرورش قدرت خلاقیت یادگیرندگان در چه زمینه هایی مورد توجه است ؟ نظریه دانشمندان درباره نقش معلمان در مدرسه و یادگیری: ابن سینا به عقیده ابن سینا، معلم باید عاقل ، متدین ، بصیر، مؤدب و ماهر در تربیت کودکان ، پاکیزه و بـا انصـاف باشـد، زیـرا معلم الگوی مورد اعتماد دانش آموز به شمار می رود و هم او است کـه در صـورت داشـتن صـفات انسـانی مـذکور، میتواند آنها را در کودکان بوجود آورد.
در مورد علل وجود افسردگی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری می توان گفت زمـانی کـه ایـن دانش آموزان قادر نیستند شکست های ناشی از نارسایی های یادگیری خـود را تحمـل کننـد یـا بـا ایـن نارسـایی هـا سازگاری پیدا کنند، احساس درماندگی و ناامیدی می کنند مثلا دانش آموزی که اطرافیان ، وی را «تنبل » یا «کودن » می خوانند، نهایتا ممکن است به خودانزجاری برسد و همین امر باعث افسردگی در وی شود."