چکیده:
مدل سازی در جغرافیای طبیعی
رسولی علی اکبر*
* گروه جغرافیای دانشگاه تبریز
جغرافی دانان، از دیرباز، طراحی و بهره گیری از انواع مدل ها را همواره اصلی مهم در تحقیقات به شمار آورده اند. در دهه های گذشته، جغرافی دانان طبیعی در جهت حل مسایل موجود و پاسخگویی به سووالات طرح شده در قلمروهای جغرافیایی و به منظور رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، شیوه های مدلسازی متنوعی را تجربه نموده اند. در این رهگذر، آنان از فناوری های عصر خود به نحو مطلوب بهره برده و به منظور انعکاس و نمایش اصولی واقعیت های سطح کره زمین - از طریق انواع مدل ها - سبک متنوع و تعریف شده ای عرضه داشته اند.
اما در دهه های اخیر، به دلیل رشد شگفت انگیز فناوری های رایانه ای، ابداع ابزارهای مشاهدات جدید، گسترش سیستم های ارتباطاتی، و مطرح شدن جنبه های کاربردی، ساختار و نحوه به کارگیری مدل ها در جغرافیای طبیعی نیز دستخوش تغییرات اساسی گردیده است.
در این ارتباط، هدف اساسی مقاله حاضر مطرح کردن نقش انواع مدل ها در بیان واقعیت های مورد نظر قلمرو جغرافیای طبیعی است. بنابراین، ابتدا مقدمه ای بر این رشته مورد نیاز جوامع بشری ارایه می گردد. سپس موضوع و ویژگی های انواع مدل ها و بعضی از شیوه های مدلسازی نوین با عنایت بر انتظارهای جدید مطرح خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"*بعد فضایی-در کجا چهچیزی قرار دارد؟ *خصوصیات کمی و کیفی پدیدهها-ویژگیهای اشیا که مکانی را اشغال کردهاند، چیست؟ *بعد زمانی دادهها-در طول زمان چه تغییراتی حادث گشته است؟ *بعد موضوعی-مفاهیم و اهداف اساسی مدل کدامندأ در اغلب موارد،دنیای واقعی بسیار پیچیده و غیرقابل درک به نظر میرسد،بهحدی که جغرافیدانان طبیعی قادر نیستند همه اجزا و محتوای قلمروهای طبیعی را شناسایی کنند و به تبع آن واقعیتها را عرضه دارند.
از مهمترین پیامدهای جدید میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:1 ایجاد بانکهای اطلاعاتی استفادههای چندمنظوره شراکت اطلاعات در بین کاربران امکان ترکیب دادهها از منابع مختلف امکان تبدیل دادههای در فرمتهای مختلف تجسم مشاهدات بهصورت واقعیتر در اغلب موارد کارتوگرافی رایانهای با صرف وقت کم و هزینهء اندک،از طریق مدلهای ایجاد شده کمک بسیار مؤثری در مطالعات جغرافیای طبیعی محسوب میگردد(مدیری، 1380).
بهنظر میرسد در صد سال گذشته این شدیدترین خشکسالی در ابعاد اقلیمی، هیدرولوژیکی،کشاورزی و اقتصادی بوده است که کشورمان با آن مواجه شده است(رسولی، 1379)،در چنین شرایط بحرانی،در حیطهء مطالعاتی جغرافیای طبیعی،دیگر نمیتوان بهطور کامل بر شیوههای کلاسیک تکیه کرد و براساس آنها مشاهداتی را جمعآوری و مدلسازی نمود،بلکه باید با مدیریت علمی چنین پدیدههای مخرب محیطی،آسیبهای وارد شده به قلمروهای طبیعی-انسانی را به حداقل رساند.
اگر در گذشته هدف اصلی بسیاری از محققان تنها کسب شناختی اصولی از چگونگی کار قلمروهای جغرافیایی و توجیه ماهیت پدیدهها بوده است،امروزه به نظر میرسد حداقل یکی از وظایف اصلی جغرافیدانان طبیعی این است که از طریق ایجاد مدلهای پویا،به هنگام و کاربردی،رسالت علمی خود را همچنان استمرار بخشند."