چکیده:
اهداف افزایش جمعیت سالمندان پیامد بهبود بهداشت عمومی است و توجه به سلامت جسمی و روانی آنان موضوعی اجتنابناپذیر است. هدف این مطالعه تعیین وضعیت افسردگی، حمایت اجتماعی ادراکشده و برخی عوامل مرتبط با آنها در سالمندان ساکن شهر تهران در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است.
مواد و روش ها این مطالعه مقطعی با 580 سالمند ساکن شهر تهران در حوزه دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی و نمونهگیری چندمرحلهای نظاممند با گرفتن رضایت آگاهانه از شرکتکنندگان انجام شد. بیماری نورولوژیک، ابتلا به اختلالات روانی شناخته شد و سابقه بستری به علت بیماریهای روانی معیار خروج از مطالعه بوده است. اطلاعات باپرسشنامههای استاندارد افسردگی بک وحمایت اجتماعی ادراکشده زیمت و پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی جمعآوری و با نرم افزار Stata و روشهای آماری توصیفی و تحلیلی (من ویتنی و کروسکالوالیس و آزمون همبستگی اسپیرمن) تحلیل شد.
یافته ها میانگین سن شرکتکنندگان 91/ 7±66/ 69 سال محاسبه شد. 53/ 67 درصد از آنان فقط با همسرانشان زندگی میکردند. 01/ 4 درصد بیسواد و 69/ 89 درصد حداقل صاحب یک منزل مسکونی بودند. پوشش بیمه درمان 38/ 92 درصد محاسبه شد. 6/ 29 درصد از نظر اقتصادی و 99/ 46 درصد از افراد نیز از زندگی خود ابراز رضایت کردند. شیوع افسردگی خفیف، متوسط و شدید به ترتیب 41/ 17، 58/ 88، 25/ 8 با میانگین 87/ 51 درصد و موافقت با حمایت اجتماعی ادراکشده نیز 38/ 72 درصد به دست آمد. آزمون کروسکال والیس نشان داد سطوح مختلف افسردگی با حمایت اجتماعی ادراکشده (001/ 0>P) رابطه معنیداری دارد. آزمون همبستگی نیز نشان داد با افزایش حمایت اجتماعی ادراکشده میزان افسردگی کاهش یافته است (388/ 0-). متغیرهای وضعیت تاهل، مسکن، بیمه درمان، رضایت از زندگی و رضایت اقتصادی با هر دو متغیر افسردگی و حمایت اجتماعی رابطه معنیداری نشان داد. تحصیلات با افسردگی رابطه معنیدار آماری داشت، ولی بین جنسیت با افسردگی و نیز تحصیلات و جنسیت با حمایت اجتماعی ادراکشده ارتباط معنیداری برقرار نبود.
نتیجه گیری فراوانی افسردگی و موافقت با حمایت اجتماعی ادراکشده در سالمندان زیاد است. عوامل اقتصادی و خانوادگی مشترکی با افسردگی و حمایت اجتماعی مرتبط است. تلاش برای بهبود این عوامل مشترک، بهبود وضعیت افسردگی و حمایت اجتماعی درکشده را به همراه خواهد داشت و سالمندی سالمتری را به ارمغان میآورد.