چکیده:
علی شریعتی را باید یکی از مهم ترین دگراندیشان ایران در فاصله سال های 1345 تا 1355دانست . دگراندیشی که با طرح دیدگاه های منتقدانه، هم خوانی آن ها با بافت های انقلابی، پردازش وقایع تاریخی، معرفی شخصیت های صدر اسلام چون ابوذر و سلمان در قالبی جدید و همچنین اتخاذ رویکردی نوین در شناساندن برخی شخصیت های مذهب تشیع چون علی بن ابیطالب، حسین بن علی، زینب کبری و فاطمه نقش مهمی در بازتعریف مفاهیم و شخصیت های دینی برای جوانان ایرانی در فاصله سال های 1345 تا 1355 داشته است . پژوهش پیش رو که در قالبی توصیفی - تحلیلی گردآوری شده، در تلاش است به این پرسش پاسخ دهد که آیا به غیر از شریعتی که مروج افکار رادیکال و انقلابی بوده است، گروه های دیگری به طرح رویکردهای انقلابی پرداخته اند؟ دیگر آنکه در میان گروه های مبارز و انقلابی به چه دلیل دیدگاه های
انقلابی شریعتی مورد توجه قرار گرفت و برخی دیدگاه های انقلابی دیگر مانند دیدگاه های چپ گرایانه مورد قبول جامعة ایران قرار نگرفتند؟
خلاصه ماشینی:
"پیدایی و پدیدار شدن چنین شخـصیتی در دوران تـشکیل جامعة نوین بورژوایی همراه با گسترش فزایندة مناسبات سرمایه داری رو بـه رشـد بـورژوازی ملی امری مهم و در خور توجه است ، لذا در مورد شناخت و درک کارکرد تفکـر شـریعتی در فرایند شکل گیری اندیشة حکومت اسلامی باید به پیشینة این مسئله توجه کافی مبذول داشت ، بدین معنی که بعد از سال ١٣٣٢، یعنی دورانی که جبهة ملی از هم گسیخته و وضع نابـسامانی داشت و احزاب ملی گرا بعد از شکست نهضت ملی مصدق بـر اثـر کودتـای ٢٨ مـرداد در آن سال قدرت چندانی نداشتند و بورژوازی ملی بـه علـت فـشارهای وارده بـر اثـر عملکردهـای امپریالیسم و تجاوزهای وهن آور آن در حال تحلیل رفتن و جـذب در بـورژوازی کمپـرادور- خرید و فروش واسطه ای - در این برهه حساس و سرنوشت ساز تکیة اصولی و بنیادی شریعتی روی فرهنگ مذهبی و باورهای دینی ، اعتقادات و ایمان خورده بورژوازی شهری و روستایی و استفاده از آن از طریق شناخت دقیق خصلت های آن جهت ایجاد سد دفاعی چقـدر و تـا چـه حدی مهم و با اهمیت بوده است ، به این که او به جماعات و قـشرهایی توجـه داشـت کـه در باور و ایمان مذهبی آن ها مذهب تشیع جای بس مهمی را اشغال کـرده بـود."