چکیده:
رویکرد پوزیتیویستی در علوم طبیعی جدید که روش این علوم را به تجربه منحصر میدانست، هرچند در ابتدا مورد استقبال قرار گرفت اما در نیمة دوم قرن بیستم به چالش کشیده شد و برخی فلاسفة علم با مطرح کردن نقش پیشفرضها، تاثیر ساختارها و عوامل غیر تجربی را در علوم طبیعی نوین برجسته نمودند؛ چنانکه امروزه، تصویر سنتی علم به عنوان امری صرفا تجربی، اعتبار خود را از دست داده است. در مقالة حاضر تلاش شده ضمن استخراج برخی پیشفرضهای هستیشناسی علوم طبیعی جدید مانند اصالت کمیت، اصل سادگی و انحصار واقعیت موجود در ماده؛ نشان داده شود که اولا: با وجود ادعاهای دانشمندان مبنی بر ابتنای این علوم بر مشاهده و آزمایش، پیشفرضهای غیرتجربی نیز نقش پررنگی در فرآیند علوم طبیعی دارند ثانیا: علیرغم وجود برخی مبانی مشترک میان علوم طبیعی جدید و قدیم نظیر اصل علیت و اصل کیهانشناختی، تفاوتهای مبنایی نیز میان آنها وجود دارد که بر اساس آن نمیتوان علوم جدید را تداوم طبیعیات قدیم دانست و الگوی جدید با رویکردی مادهگرایانه و تکبعدی، برخی ابعاد عالم هستی را نادیده گرفته است. از اینرو برای قرار گرفتن علوم طبیعی در جایگاه شایستة خود لازم است در این پیشفرضها تامل و بازنگری صورت پذیرد.
خلاصه ماشینی:
"با ورود به علوم طبیعی و در نگاه اول گویا هیچ اختلافی در این حوزه وجود ندارد اما با سیری مختصر در فیزیک قدیم و جدید مشاهده میکنیم که تعابیر متعددی و گاها متضادی از ماهیت و خصوصیات ماده شده که ناشی از پیش فرض های فلسفی است و همین امر در تحقیقات و نتایج بعدی دانشمندان تأثیرگذار بوده است ؛ چنانکه سرشت اصلی واقعیت فیزیکی برای فیثاغورثیان عدد، برای پارمیندس فضا، برای مادیون ماده ، برای وایتهد حیات و برای پوزیتیوست ها داده های حسی است .
» (استیس ، ١٣٩٠، ص ١٦٦) نتیجه گیری در این مقاله با بررسی نقش مبانی هستیشناختی در برخی عرصه های علوم طبیعی نوین به خصوص دانش فیزیک ، به وضوح آشکار شد که آزمایش تنها عامل تأثیرگزار بر جهت گیری و ارزیابی اندیشمندان نیست ، بلکه پژوهشگران متأثر از عوامل غیرتجربی و پیش فرض هایی هستند که در زمینۀ ذهنی آنان وارد شده و ضمن هموار کردن مسیر برای فعالیت پژوهشی، در شکل دادن به نظریه ها، انتخاب داده ها و حتی ارزیابی نتایج حاصله دخالت میکنند.
بر این اساس هرچند پیش فرض های مشترکی نظیر اصل وجود واقعیت ، اصل وجود جوهر مادی، اصل علیت و اصل یکپارچگی عالم میان این علوم وجود دارد که به دانشمندان اجازه میدهد در عرصۀ علوم طبیعی وارد شده و به فعالیت های علمی قدام کند؛ اما پیش فرض هایی چون : اعتقاد به انحصار واقعیت موجود در ماده ، اصالت کمیت ، اصل سادگی و بیتوجهی به علت غایی که به نوعی مختص علوم نوین است ، ضمن تأثیر بر جهت گیری فعالیت پژوهشی دانشمندان ، در حوزة داوری پدیده ها نیز نقش ایفا میکنند."