چکیده:
قصه گویی در فیلم ها، الهام گرفته از قصه های بزرگان دینی و کتب آسمانی است. همان گونه که در کتب آسمانی از زبانی هنرمندانه و پرداختی داستان گونه برای بیان مفاهیم معنوی به مخاطبان استفاده شده است؛ برخی از نظریه پردازان نیز معتقدند امروزه تربیت و پرورش خویشتن مذهبی و کنش دینی فرد، در تعامل و برداشت از رسانههایی بهدست میآید که در زندگی با آنها درگیر است. از سوی دیگر، با نگاهی گذرا به فیلمهای سینمای روز جهان – به ویژه سینمای هالیوود - در مییابیم که نمایش روزافزون معنویت در سینما، امروزه جزء جدایی ناپذیر سینمای عامه پسند جهانی است. همان طور که فرهنگ عامه در بررسی های جامعه شناسی به عنوان زمینه ای ارزشمند برای جست وجوی رفتارها و عناصر دینی قابل تامل است، سینما نیز به عنوان بخشی از فرهنگ عامه برای یافتن مولفههای دینی و استعلایی اهمیت می یابد. با این نگرش، بررسی سیر شکل گیری دغدغه های دینی و معنویت گرایی در سینما و از دیدگاه کارگردان ها و مکتب های مختلف می تواند گامی در جهت دستیابی به مولفه های این گرایش در سینما باشد و زمینه ای برای تحلیل های جامعه شناسانه دینی را فراهم کند.
Storytelling in film is inspired by the tales of religious leaders and scriptures. As scriptures have used artistic language to express their spiritual concepts and meaning to the audience، some theorists believe that today's religious upbringing and one's religious action، will shape in the shadow of media that dealt with them or involved in living with them. On the other hand، by a quick look at world cinema films - notably Hollywood - we find that the display of spirituality in cinema is an integral part of today's global popular cinema. As in sociology we can consider the popular culture as a basis for seeking behaviors and religious elements، cinema is also remarkable as part of popular culture in order to achieve to religious and transcendental components. With this attitude، studying the evaluation of spiritual concern in cinema especially from the perspective of directors and various schools could be a step towards achieving this trend in cinema and provide a base for religious sociological analysis.
خلاصه ماشینی:
همان گونه که در کتب آسمانی اززبـانی هنرمندانـه و پرداختی داسـتان گونـه بـرای بیـان مفـاهیم معنـوی بـه مخاطبـان استفاده شده است ؛ برخـی ازنظریـه پـردازان نیـز معتقدنـد امـروزه تربیت وپرورش خویشتن مذهبی و کنش دینـی فـرد،درتعامـل و برداشت ازرسانه هایی به دست میآید که درزندگی بـا آنهـا درگیـر است .
برای نمونه ، تولیداتی مانند یهودای بتولیا (١٩١٤) وتعصب (١٩١٦) هردوسـاخته دیوید وارک گریفیث ٣وتمدن (١٩١٦) ساخته تامس اینس ٤؛ اگرچه در موارد بسیار، بلند پروازی ها واعتماد به نفس سینمایی این آثار را گسترش دادند، امـا زمینـه سـاز گرایش های نهفته دینی و مسیحی درفیلم نیـز بـود کـه ادامـه یافـت وبـه گونـه ای استعاری دامنه آن به زمان حال نیز رسیده است .
واقعیت آن است که از دهه ١٩٧٠ تا سال های اخیـر، کارگردانـان مختلـف و صاحب نامی به سوی تصویرکردن مضامین معنویت گرایانه در سـینما روی آورده انـد که این پژوهش مجال پرداختن به آنان را ندارد، اما گرایش های معنویت گرایانه آنان در سینمای امروز، عرصه را برای پژوهشگران و نظریه پردازان حوزه دین و معرفت گسترده تر کرده است ؛ چراکه سینماگران امروزه بر آن شده اند تا نـه از طریـق بیـان قصه های تاریخی و ماجراهای دینی یا با استفاده از تصویرکردن شعائر مذهبی ، بلکه از طریق بیـان داسـتانی خلاقانـه در هرگونـه ی سـینمایی ، مـضامین و مؤلفـه هـای معنویت گرا و حس استعلایی را برای مخاطبانشان به ارمغان بیاورند.
با این همه ، سـینما بـا تمـام افـت و خیزهـا، بـیمهـری هـا و گرایش هایش بـه سـوی امـور معنـوی، از مـضامین و دسـتمایه هـای انکـارنکردنی زمینه های معنوی و استعلایی بوده است .
اما اثرگذارترین رویکرد سینما به معنویت آن است که بـا نگـرش اخلاقـی و انـسانی بـه مـضامین مذهبی و هویت انسانی، تجربه مخاطب را در مواجهه با قالب فیلم به یـک تجربـه معنوی و حس استعلایی بدل کند.