چکیده:
پیشبینی متغیرها یکی از وظایف اصلی و مهم علوم مختلف از جمله اقتصاد میباشد. به لحاظ روششناسی، مطالعات خارجی انجام شده، در خصوص پیشبینی تولید از الگوهای داده- ستانده تقاضامحور لئونتیف (LDM)[1] و عرضهمحور گش (GSM)[2] استفاده میگردد. در زمینه پیشبینی تولید بخشهای اقتصادی، توجه به ماهیت بخشها از منظر بلوغیافته[3] و کمتر بلوغیافته[4] حائز اهمیت است. در این مقاله، پیشبینی تولید برای دو دوره زمانی محاسبه شده است. اول، پیشبینی تولید سال 1378 بر مبنای ساختار تولید سال 1367، که نمایانگر دوره پایان جنگ و شروع بازسازی در اقتصاد است و دوم،پیشبینی تولید سال 1383 بر مبنای ساختار تولید سال 1378، که دوره بعد از بازسازی در اقتصاد را متصور است. در ادامه، بر مبنای دو دوره زمانی مطرح شده، خطای پیشبینی تولید کل و بخشهای اقتصادی بویژه بخشهای بلوغیافته در الگوهای داده- ستانده با بهکارگیری معیار میانگین قدرمطلق انحراف (MAD)[5] مورد سنجش قرار گرفته است. یافتههای مقاله حاکی از آن است که نخست، بر مبنای دو دوره زمانی مطرح شده، الگوی لئونتیف خطای پیشبینی کمتری را برای تولید کل ارائه میکند و از قابلیت پیشبینی بهتری نسبت به الگوی گش برخوردار است. دوم آنکه، در دوره پایان جنگ و شروع بازسازی، از بین بخشهای کشاورزی، ساختمان و معدن، الگوی گش فقط برای بخش معدن، خطای پیشبینی کمتری را نسبت به الگوی لئونتیف ارائه دارد؛ لذا در ایران تنها بخش معدن، بخش بلوغیافته است و بخشهای کشاورزی و ساختمان، بخشهای کمتر بلوغیافته تلقی میشوند.
خلاصه ماشینی:
لذادراين مقاله سعي براين بوده است تادرالگوهـاي داده -سـتانده ،بـرمبنـاي دو دوره زماني پايان جنگ وشـروع بازسـازي ودوره بعـدازبازسـازي ودرقالـب دوروش پيش بيني کامل وناقص ،بااسـتفاده ازمعيـارميـانگين قـدرمطلق انحـراف (MAD)بـه سنجش خطاي پيش بيني توليدکل وبخش هاي اقتصادي بويژه بخـش هـايبلـوغ يافتـه بپردازيم .
نتايج بررسي هانشان ميدهندکه پيش بينـي توليدکل ايجادشده توسط الگوي لئونتيف به ارقام توليدواقعي نزديک تراست والگوي گش درموردتوليدبخش هاي کشاورزي ،معدن وساختمان ،پيش بيني بهتري ارائه مي - کند؛زيراويژگي آنهااين است که بخش بلوغ يافته اند.
جنبه جديدبودن اين مطالعـه آن اسـت کـه نخسـت ،ثبـات ضـرايب فنـي (الگـوي لئونتيف )وضرايب تخصيص (الگوي گش )درآن بررسي مي شود؛دوم آنکه ،درهـريـک ازالگوهاي داده -ستانده ،براي پيش بيني مقاديرتوليد،دوروش مطـرح مـيشـود:روش نخست که به «روش پيش بيني کامل »شناخته ميشودودرآن ،ازمقاديرتحقـق يافتـه 1.
طبق مباني نظري الگوهاي لئونتيف وگش وماهيـت دودوره زمـاني مـوردبررسـي ، انتظاراين است که دردوره پايـان جنـگ وشـروع بازسـازي کـه دراغلـب بخـش هـاي اقتصادي ظرفيت خالي وبيکاروجوددارد،الگـوي لئونتيـف نسـبت بـه الگـوي گـش از قابليت پيش بيني بهتري براي توليدبخش هاي اقتصـادي برخـوردارباشـد؛زيـراالگـوي لئونتيف ،شرايطي رادرنظرميگيردکه اقتصادباهيچگونه کمبودمنابع مواجه نيست و درکوتاه مدت ،دراغلب بخش هاظرفيت استفاده نشده وبيکـاروجـوددارد.
همچنين طبق نتايجي که ازمحاسبه خطاي پيش بيني توليدبخش هاي کشـاورزي و ساختمان درقالب روش پيش بيني کامـل بـه دسـت آمـده (خطـاي پـيش بينـي توليـد بخش هاي کشاورزي وساختمان درالگوي لئونتيـف ،بـه ترتيـب ٣,٨و٢,٦درصـدودر الگوي گش ،به ترتيب ٦,٠و٢٦,٢درصداست )،الگوي لئونتيف نسبت بـه الگـوي گـش پيش بيني بهتروباخطاي کمتري رابراي اين بخش هاارائه مـيکنـد.