چکیده:
چگونگی ساخته شدن «غرب»، نقشی کلیدی در تکوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد. اصولاً شکلگیری جمهوری اسلامی نه تنها حرکتی در مقابل استبداد داخلی بلکه تلاشی برای بازتعریف جایگاه ایران در مناسبات بینالمللی بود. هدف مقاله بررسی دیدگاههای مختلف درباره غرب و نتایج مفهومی آن در دهه اول حیات جمهوری اسلامی ایران است. سؤال مقاله این است که «غرب» در گفتارهای رسمی جمهوری اسلامی ایران در قالب چه مقولات، مفاهیم، واژگان و صفاتی مفهومبندی شده است؟ استعاره و اسناد از جمله مهمترین ابزارهای زبانی برای توصیف سازههای هویتیاند. در این مقاله از دو روش تحلیل استعاری و تحلیل اسنادی برای بررسی انگارههای مختلف درباره «غرب» در گفتارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی استفاده شده است. به این منظور، ابتدا چارچوب مفهومی و روششناسی مورد بررسی قرار میگیرند. در این بخش به تحلیل گفتمان به عنوان چارچوب مفهومی مقاله و روشهای تحلیل استعاری و اسنادی به عنوان ابزارهای تحلیلی مقاله اشاره شده است. سپس در دو بخشِ تحلیل استعاری و اِسنادی به بررسی سازه «غرب» در گفتارهای سیاست خارجی ایران در دهه اول انقلاب میپردازیم. نهایتاً بررسی نویسنده نشان میدهد که ساخت مفهومی «غرب» در گفتارهای رسمی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دهه اول، بر اساس چهار حوزه استعاری بدن/ پزشکی، جانداران غیرانسانی، مهندسی و جرمشناسی و سه الگوی کلّی اِسنادی یعنی غربِ قابل یادگیری، غربِ فاسد و غربِ غارتگر قابل تحلیل است.
خلاصه ماشینی:
نهایتا بررســـی نویســـنده نشـان می دهد که سـاخت مفهومی «غرب» در گفتارهای رسمی سیاست خـارجی جمهوری اســـلامی ایران در دهه اول، بر اســـاس چهار حوزه استعاری بدن/ پزشکی ، جانداران غیرانسانی ، مهندسی و جرمشناسی و ســه الگوی کلی اســنادی یعنی غرب قابل یادگیری ، غرب فاســد و غرب غارتگر قابل تحلیل است .
تمرکز اصـلی این دسـته از آثار تألیفی، بررسی جایگاه مفهوم «غرب» در گفتمانهای سیاسی و مذهبی دهه اول انقلاب اسلامی به خصوص متأثر از گفتمان امام خمینی (ره) است .
در واقع ، اندیشه امام خمینی نه به عنوان بخشی از گفتمان رسـمی جمهوری اسـلامی ایران در دهه اول انقلاب، بلکه به عنوان اندیشـه ای مجزا و مستقل ، مورد بررسی قرار گرفته است .
هدف این مقاله ، تحلیل چگونگی سـاخته شـدن «غرب» در گفتمانهای رسـمی جمهوری اســلامی ایران در دهه اول حیات آن است که قاعدتا گفتمان سیاسی امام خمینی(ره)، محور و مدار آن گفتمانها بوده اسـت .
علت تمرکز بر دهه اول انقلاب هم همین نکته اسـت که کلان گفتمان انقلاب اسلامی متأثر از آراء امام خمینی در این دهه شکل گرفته است و ریشه تحولات مفهومی در دهه های بعد را نیز باید در دهه اول جســتجو کرد.
در ادامه ابتدا چارچوب مفهومی و روش شــناســی مورد بررسـی قرار میگیرند؛ سـپس در دو بخش تحلیل اسـتعاری و اسنادی به بررسی سازه «غرب» در گفتمانهای سیاست خارجی ایران در دهه اول انقلاب و در نهایت به نتیجه گیری میپردازیم .