چکیده:
پدر، مرجع و مؤلف و حافظ و ناظرقانون، و بهعبارتی، نمایندۀ نظم اجتماعی است. نام پدر، گرهگاهی است که به فرایندهویتیابی سوژه در زنجیرۀ بیپایان نظم نمادین، پایان میدهد. کارکرد استعارۀپدری، قرار دادن قانون پدر بهجای میل مادر است. هرگونه اختلال در فرایند همذاتپنداریبا نام پدر، موجب بدگمانی و سوءظن شدید به نظم اجتماعی میشود. لاکان توهمات وهذیانهای بدگمانی و ترس و اضطراب پارانوئید را در نبود نام پدر میداند. انسجام نداشتننام و قانون پدر، سبب میشود که سوژه، امنیت خاطر خود را دربارۀ نظم نمادین ازدست دهد و جهان را متزلزل و ناامن بپندارد. این مقاله، میکوشد با کمک دستاوردهاینوفرویدی ژاک لاکان، با بررسی شخصیتهای بوف کور (ابژههای مادرانه و استعارهها و دالّهای پدرانه)، فرایند شکست هویتیابی شخصیت راوی را در نظم نمادینتحلیل کند. در بوف کور، پدر نقش کمرنگی در شکلگیری شخصیت راوی ایفا میکند.دالّ پدر در نظم نمادین غایب است. نام پدر انسجامبخش نیست. ازاینرو راوی بوفکور، نام پدر را به تعلیق درمیآورد و به دامن ابژههای مادرانه میغلتد. تعلیق نام پدر و تعویق هویتیابیدر زنجیرۀ دالّهای نظم نمادین، موجب ظهور مؤلفههای پارانوئیدی در راوی بوفکور میشود
The father is the reference، the author، the watcher and supervisor of law، and، in other words، the representative of the social order. His name is a factor that terminates the process of subject identifying through an endless chain of symbolic order. The function of paternal metaphor is putting the father's law instead of mother's desire. Any disturbance in the process of identification with the name of father results in suspicion and intense distrust to social order. Jacque Lacan believes that delusions، suspicious deliriums، and paranoid fear and anxiety arise in the absence of a father's name. Lack of coherence between the name and the law of father makes the subject lose his confidence in the symbolic order and imagine the world unstable and insecure. Using Lacan’s Neo-Freudian achievements and reviewing the characters of The Blind Owl of Sadegh Hedayat (maternal objects and metaphors، and paternal connotations)، it has been tried، in present paper، to analyze the process of identification failure of narrator’s character in symbolic order. Father plays a diminutive role، in The Blind Owl novel، to form the narrator's personality. His connotation is absent in symbolic order. His name is not coherent. Therefore، the narrator suspends the name of father and slips into maternal objects. Suspension of father’ name and identification postponement in the chain of symbolic order connotations leads to appearance of paranoid components in the narrator of The Blind Owl.
خلاصه ماشینی:
تحلیـل لاکـان از سوژه و گذار سوژه از ساحت خیالی رابطه دوسویه کودک و مادر دوران پیشاادیپی به سـاحت نمادین و نام و قانون پدر، نقطه عزیمت این پژوهش برای تحلیل شخصیت پردازی بوف کور است ؛ ازاین رو این مقاله در گام نخست ، به بررسی اصطلاحات و مفاهیم اصـلی روان کـاوی لاکان میپردازد و در گام دوم ، شخصیت های بوف کور را ـ که در شـکل گیـری شخصـیت راوی تأثیرگذارند ـ زیر دو عنوان اصلی ابژه های مادرانه (بوگام داسی، عمه ، دایـه ، لکاتـه ، دختـر کنار نهر سورن ، دختر اثیری) و استعاره ها و دال های پدرانه (پدر یا عمـو، پیرمـرد قـوزی، پیرمـرد نعش کش ، پیرمرد خنزرپنزری ، قصاب ، شوهرعمه ) بررسی میکند و در پایان تلاش دارد شکست و ناکامی هویت یابی راوی را در نظم نمادین نشان دهد.
امر نمادین امر یا نظم نمادین ، برخلاف رابطه دوسویه کودک و مادر مرحله پیشاادیپی، بر مبنای مثلث کودک و نام پدر و مادر شکل میگیرد: (رجوع شود به تصویر صفحه) دال مرکزی در این ساحت ، نام و استعاره پدر است ؛ نام و قانون پدر یا نظم نمادین یا دیگری بزرگ ، درواقع همان قوانین و هنجارهایی هستند که بر یک جامعه حاکم اند و کودک پس از گذر از مرحله آینه ای و آموختن زبان ، تلاش میکند با درونی کردن آن ، پراکندگیهای خـود را انسجام بخشد؛ یا به تعبیر اسلاوی ژیژک (١٣٩٢: ٢٠) «هستیای که از بالا بـر اعمـال مـن و همه افراد دیگر ناظر است و یا آرمانی که خودم را به آن متعلق مـیدانـم (آزادی کمونیسـم ، ملـت ) و حاضرم جانم را برایش فدا کنم ...