چکیده:
اصل علیت یا برهان علیت (The Causal or cosmological Argument) از دو جنبه خداشناسی و انسانی شناسی و نیز مسائل مربوط به این دو حایز اهمیت است. از جنبه خداشناسی، اصل علیت دست کم از لحاظ تاثیر مقدمات استدلال به عنوان علت بر نتیجه استدلال، مبنای تمام استدلال های اثبات ذات احدیت است و از جنبه انسان شناسی ارتباط این اصل با توحید افعالی و اختیار انسان، باب گسترده ای را باز می کند که زیربنای بسیاری از مبانی انسان شناسی قرار می گیرد. از این رو، بحث درباه مسایل اصل علیت از اصلی ترین و مهم ترین مباحث فلسفه و اندیشه اسلامی از ابتدا تاکنون بوده است. در میان اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان، اصل علیت مبنا و ریشه تمام استدلال های دیگر شناخته شده است. در دوره جدید، از سوی برخی از دانشمندان، شبهائی بر اصل علیت وارد آمده است تا آن را از مبنا نادرست یا مردّد بدانند. به همین دلیل، فلاسفه اسلامی معاصر توجهی دوچندان به تبیین این اصل اساسی داشته اند. علامه طباطبائی به عنوان یکی از بزرگترین اندیشمندان و فیلسوفان در اثار خود، جنبه های گوناگون اصل علیت را بررسی کرده است. این مقاله با روش مطالعه کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این سوال کلی است که پذیرش و باور به اصل علیت چه جایگاهی در فکر و اندیشه اسلامی دارد؟ بنابراین هدف، ابتدا مبانی و کلیات دیدگاه فلاسفه اسلامی و متکلمان درباره اصل علیت احصا شده است و با تاکید بیشتر بر نظرات علامه طباطبائی به پاسخ این سوال دست خواهیم یافت.
خلاصه ماشینی:
بنابراین، اگر از علت واحدی که برای آن به ملاحظة ذاتش جز یک جهت واحد موجود نیست، معلولهای کثیری از این نظر که کثیر و متباین هستند، صادر گردد، لازم میآید که در علت، جهات کثیر، متباین و متدافعی وجود داشته باشد، در حالی که فرض شد که واحد دارای یک ذات بسیط است (ر.
علامه طباطبائی در ضمن بیان این قاعده، به مسئله و شبههای دیگری که میتواند در فکر و اندیشة مسلمانان گمراهی ایجاد کند، توجه داشته و میفرماید: «در کنار بحث از این قاعده، این مسئله روشن میشود که از کثیر نیز واحد صادر نمیشود و اگر از کثیر، واحد صادر گردد، قطعا به جهات دیگری واحد گفته میشود، وگرنه واحد حقیقی از کثیر صادر نمیشود؛ مثلا ممکن است برای کثیر یک جهت واحدی هست که معلول به این جهت واحد مستند میشود، اما طبیعی است که در این صورت، واحد از کثیر صادر نشدهاست» (ر.
اما علامه طباطبائی با یک بیان فلسفی به این شبهه در اصل علیت اینگونه پاسخ میدهد که در یک تقسیم، علت به علت حقیقی و علت معده تقسیم میشود.
معجزه امری است که به علل و اسباب طبیعی شناختهشده قابل استناد نیست، اما در عین حال، خارق اصل علیت نیز نمیباشد؛ زیرا در این صورت، به جواز صدفه و اتفاق خواهد انجامید که اشارهای به رد و نقد آن شد (ر.
با توجه اندکی به تعریفی که علامه طباطبائی، حکما و فلاسفة اسلامی از برهان و اصل علیت داشتهاند، پاسخ این شبهه معلوم میشود.