خلاصه ماشینی:
"اما در حال حاضر،اکثر شرکتهای نرمافزاری کوچک و جدید و بعضی شرکتهای متوسط با مشکلاتی این چنینی روبرو هستند: *عدم شناسایی کامل نیازمندیهای کاربر *تخمین نادرست زمانبندی پروژه *تخمین نادرست اندازه و هزینههای پروژه *عدم تخصیص منابع کافی(اعم از انسانی،مالی،تجهیزاتی)جهت اجرا پروژه *پایین بودن سطح بهرهوری *نبود اطلاعات دقیق و صحیح در هنگام مباحثات عقد قرارداد همچنین شرکتهایی که قصد دارند فعالیتهای تولید نرمافزار خود را برونسپاری کنند نیز با مشکلاتی نظیر مدیریت و کنترل نامطلوب تهیه کننده نرمافزار مواجه هستند.
اما این کار چگونه باید آغاز کرد؟ مدل CMM سازمانها بعد از چند دهه ناکامی در مورد استفاده از متدوبوژیها و تکنولوژیهای بهبود کیفیت و بهرهوری در حوزه نرمافزار،به این نتیجه رسیدهاند که مشکل اساسی،عدم وجود توانایی لازم در زمینه مدیریت فرآیندهای نرمافزار است.
*اجراء تحلیل هزینه منفعت جهت تحلیل فنآوریهای جدید و تغییرات پیشنهادی، *تحلیل خطاها به منظور یافتن دلایل بروز خطا، *ارزیابی فرآیندها،به منظور جلوگیری از رخدادهای شناخته شده، *انتقال بهترین نوآوریها در زمینه مهندسی نرمافزار به تمام سازمان، *اصلاح،تغییر و بهبود فرآیندها در صورت وجود اتلاف، *بهبود به دو طریق حاصل میشود: *ایجاد پیشرفتهای تدریجی در فرآیندهای موجود *ایجاد نوآوری با استفاده از فنآوریها و متدعای نوین پرش از بعضی سطوح بلوغ علیرغم اینکه میتوان بعضی از سطوح را جا زده و به سطوح بالاتر پرید،اما به سازمانها توصیه میشود، به این کار دست نزنند زیرا در هر سطح پیریزی ملزومات زیربنایی سطح بالاتر صورت میگیرد."