چکیده:
در این پژوهش ابزارهای دستوری و واژگانی انسجام متن در نوشته¬های فارسی¬آموزان سطح پیشرفته تحلیل و مقایسه شده است. پایگاه نظری این پژوهش انگاره هلیدی و حسن (1976) و هلیدی و متیسن (2014) درباره عوامل انسجامی است. بر اساس این انگاره¬ عوامل انسجامی در دو سطح واژگانی و دستوری بررسی و تحلیل شد؛ در سطح واژگانی تکرار، هممعنایی، تضاد، شمول معنایی و باهم¬آیی¬ها و در سطح دستوری ارجاع شامل ضمایر شخصی، ضمایر اشاره، ضمایر مبهم، ضمایر تاکیدی و انعکاسی، حروف ربط (هم¬پایه و نا¬هم¬پایه) و پیوند¬ها، حذف (گروه فعلی یا اسمی) و جانشینی (گروه فعلی یا اسمی) در متون تجزیه و تحلیل شدند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تحلیلی ـ توصیفی و بدین صورت بود که همه عوامل انسجامی در آن متون استخراج شده بسامد و درصد هر کدام از عوامل مشخص شد. بر اساس یافته¬های پژوهش، تفاوت قابل توجهی در استفاده از ابزارهای انسجامی بین دو گروه فارسی¬آموزان ـ گروه دارای بالاترین نمرات و گروه دارای پایین¬ترین نمرات ـ وجود دارد. عوامل انسجامی به¬کار¬رفته در نوشته¬های گروه یک، 2.5 برابر این عوامل در گروه دو می¬باشد. همچنین مشخص شد که در هر دو گروه، عامل «تکرار» بیشترین عامل به¬کار رفته در نوشته¬ها است و پس از آن، دو عامل «پیوند و ارجاع» بالاترین درصد و بسامد را به خود اختصاص داده¬اند. همچنین در گروه یک، حذف و شمول معنایی و در گروه دو حذف و تقابل معنایی کمترین بسامد و درصد را در بین کل دارند. تفاوت بین کاربرد عوامل دستوری و واژگانی در گروه یک حدود 9% و در گروه دو حدود 19% است و این امر نشان¬دهنده توزیع منطقی¬تر و متعادل¬تر عوامل در نوشته¬های گروه اول است.
خلاصه ماشینی:
"سؤال¬هایی که در این پژوهش سعی شده است به آنها پاسخ داده شود عبارتند از: 1 ـ عوامل انسجامی به¬کاررفته در نوشته¬های فارسی¬آموزان سطح پیشرفته کدامند؟ 2 ـ بسامد و درصد عوامل انسجامی در انشاء فارسی¬آموزانی که بالاترین نمره¬ها را در آزمون جامع کسب کرده¬اند (گروه اول) و فارسی آموزانی که کمترین نمرات را در آزمون جامع کسب کرده¬اند (گروه دوم) با یکدیگر چه تفاوتی دارد؟ 3 ـ در نوشته¬های کدام گروه بیشترین کاربرد عوامل انسجامی مشاهده می¬شود؟ 4 ـ به توجه به ¬بررسی¬های فوق چه پیشنهاداتی برای نگارش و تهیه محتوی آموزشی جدید و بازبینی منابع موجود برای آموزش نگارش زبان فارسی به غیرفارسی¬زبانان می¬توان ارائه کرد؟ تنها فرضیۀ پژوهش حاضر این است که میزان به¬کارگیری ابزارهای انسجامی در نوشته¬های گروه اول بیشتر از گروه دوم است.
بلکه آنها بیشتر بر پیوند و حروف ربط و رابطۀ بین جملات تمرکز داشته¬اند؛ همچنین نشان داده شده است که زبان¬آموزان نیز در نوشته¬های خود، غالبا به صورت افراطی از این ابزارها استفاده کرده¬اند یا آنها را به صورت اشتباه و نامناسب به کار برده¬اند.
2- جانشینی و حذف مطابق هلیدی و متیسن ( 2014: 606) «درحالی که ارجاع از طریق ایجاد ارتباط بین مرجع¬ها (یعنی عوامل در سطح معنا) در متن ایجاد انسجام می¬کند، منبعی دیگر نیز وجود دارد که در سطح واژه¬ها (گروه یا کوچکتر از آن) عمل می¬کند.
جدول 1ـ انواع انسجام از نظر هلیدی (2014: 608) دستوری واژگانی پیوند ترادف و تضاد و شمول معنایی ارجاع تکرار و واژه¬های هم¬خانواده حذف و جانشینی باهم¬آیی 3ـ روش تحقیق این تحقیق به صورت کتابخانه¬ای و با روش توصیفیـتحلیلی انجام شده است."