چکیده:
در این مقاله پس از تعریف دیپلماسی اجبارآمیز و تاریخچه آن به رابطه دیپلماسی اجبارآمیز با حقوق بینالملل و سازمانهای بینالمللی پرداخته شده است. سپس نحوه اعمال دیپلماسی اجبارآمیز از طریق سازمانهای بینالمللی و نقش دوگانه حقوق بینالملل در برابر دیپلماسی اجبارآمیز، همچنین مزایا و معایب استفاده از دیپلماسی اجبارآمیز با ابزارهای حقوقی و قضایی بررسی شده است. نقطه کانونی مباحث چه در سازمانهای بینالمللی و چه در نهادهای قضایی بینالمللی شورای امنیت به عنوان اهرم اصلی بوده است. علاوه بر این، تحریم به عنوان ابزار اصلی همراه با شرایط خاصی که پس از فروپاشی شوروی منجر به این رویدادها شده بطور ضمنی مورد توجه قرار گرفته که میتوان از آن به شرایط زمینهای توفیق دیپلماسی اجبارآمیز از طریق سازمانهای بینالمللی یاد کرد. نقش شورای امنیت در تشکیل انواع محاکم کیفری و سپس کمیسیون شبه قضایی غرامت با توجه به منشور ملل متحد و حدود اختیارات شورا مورد نقد و بررسی دقیق قرار گرفته است. در نهایت،کارایی دیپلماسی اجبارآمیز از طریق نهادهای قضایی و سازمانهای بینالمللی ارزیابی شده است.
خلاصه ماشینی:
در اولی ابـزار 1 Michael Joseph Mountz, Wrestling Rogue States; The limits of Coercive Political-Military Strategies in Asymmetric Conflicts, University of California: Los Angeles, 2005, P5 ٢ ماده ١ بند ١ تصریح میکند: "حفظ صلح و امنیت بین المللی و بدین منظور بـه عمـل آوردن اقـدامات دسـته جمعـی مؤثر برای جلوگیری و برطرف کردن تهدیدات علیه صلح و متوقف ساختن هرگونه عمل تجاوز یـا سـایر کارهـای نـاقض صلح و فراهم آوردن موجبات تعدیل و حل و فصل اختلافات بین المللی یا وضعیت هایی که ممکن است منجـر بـه نقـض صلح گردد با شیوه های مسالمت آمیز و برطبق اصول عدالت و حقوق بین الملل " حقوقی است اما مکانیسم اثر سیاسی یا فنی است ، مانند ابزار قطعنامه شورای حکام در آژانـس بین المللی انرژی اتمی که بر مبنای یک معاهده منع اشاعه و یک پادمـان کـه از نظـر حقـوقی الزام آور هستند، صادر میشود اما مکانیسمی کـه دولـت خـاطی را وادار بـه مراعـات قطعنامـه مینماید،سیاسی است .
در ادامه ، به مواردی که قدرت های بزرگ به خصوص امریکا از آژانـس انـرژی اتمـی و شـورای 1 Claude, Inis, Collective Legitimization as a Political Function of the United Nations, Inter- national Organization 20(3) 2 Franck, Thomas, 1990, The Power of Legitimacy Among Nations, New York: Oxford University Press, Freedman, Lawrence, and Efraim Karsh, 1993, The Gulf Conflict, 1990–1991, Princeton, N,J, 3 Asmus, Ronald, Philip Everts, and Pierangelo Isernia, 2004, Power, War and Public Opinion, Policy Review 123:72–88, Baker, James ~with Thomas DeFrank, 1995, The Politics of Diplomacy: Revolution, War and Peace, 1989–1992, New York: Putnams’ Sons, امنیت ملل متحد به عنوان ابزار دیپلماسی اجبارآمیز علیه ایران استفاده کردند میپردازیم .