چکیده:
ﺑﺴﯿﺎری از ﺑﺰرﮔﺎن ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺗﺤﻘﯿﻖ در زﻣﯿﻨﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻗﯿﺎم ﻋﺎﺷﻮرا، ﺑﺮ اﯾﻦ ﻋﻘﯿﺪه اﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﯿﺎم اﻣﺎم ﺣﺴﯿﻦ )ع( ﻧﺸﺄت ﮔﺮﻓﺘﻪ از ﯾﮏ ﻗﺪرت اﻟﻬﯽ ﺑﻮد و اﻣﺎم ﺣﺴﯿﻦ )ع( ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﺧﻮد ﻗﺼﺪ داﺷﺖ ﺗﺎ دﯾﻦ اﺳﻼم و ﺳﯿﺮه ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ )ص( را ﺑﺮای ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎودان ﺳﺎزد ﺗﺎ درﮔﺬر اﯾﺎم دﺳﺘﺨﻮش ﺗﺤﺮﯾﻒ و دﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﻧﺸﻮد و ﻧﺸﺎن دﻫﺪ ﮐﻪ آزادﮔﯽ و در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻇﻠﻢ اﯾﺴﺘﺎدن ﻓﻘﻂ از ﮐﺴﯽ ﺑﺮﻣﯽ آﯾﺪ ﮐﻪ ﺧﺎﻟﺼﺎﻧﻪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺣﻖ و ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﺎرﯾﺦ ﻋﺎﺷﻮرا ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ اﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺴﯿﻦ )ع( در ﻃﻮل ﻗﯿﺎم ﺧﻮد در ﺑﺮاﺑﺮ ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ ﻣﺴﺘﺒﺪ، ﺧﻮن ﺧﻮار و ﺳﭙﺎﻫﯽ دﻧﯿﺎﮔﺮا و دژﺧﯿﻢ روﺑﻪ رو ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ﻫﺎی ﺳﺮﮐﺶ و زﯾﺎده ﺧﻮاه ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﻇﻠﻢ و اﺳﺘﺒﺪاد ﻣﻘﺎم، ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ، ﺷﺮف و ﺑﻠﻨﺪﻣﺮﺗﺒﮕﯽ ﻧﻤﯽ آورد و ﻓﻘﻂ آزادﮔﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ﻫﺎ وﻗﺎر، ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﯽ و ﻣﺎﻧﺪﮔﺎری اﺑﺪی ﻣﯽ دﻫﺪ و اﻧﺴﺎن ﻫﺎی آزاده ﺑﺮای آن ارزش و اﻫﻤﯿﺖ ﻗﺎﺋﻞ اﻧﺪ. ﺳﺆال اﺳﺎﺳﯽ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ آن ﭘﺎﺳﺦ داده ﺷﺪه اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﯿﺎم اﻣﺎم ﺣﺴﯿﻦ )ع( ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﻨﻈﻮر و ﺑﺮای ﭼﻪ ﺑﻮده اﺳﺖ. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ، ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﺗﺪوﯾﻦ ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ و ﻧﻈﺮات ﻣﺨﺘﻠﻒ و دﻻﯾﻞ ﻗﯿﺎم اﻣﺎم ﺣﺴﯿﻦ )ع( را ﺑﯿﺎن ﻧﻤﻮده ﺗﺎ ﺗﺄﮐﯿﺪی ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻮرا ﺗﺠﻠﯽ اراده و ﺧﻮاﺳﺖ اﻟﻬﯽ اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
عامه مردم عاشورا را فقط با علم و کتل می شناسند و آنان به عمق حماسه عاشورا واقف نیستند و بر اساس شناخت خود آن را به راهی که خود می شناختند بردند و از طرف دیگر روحانیت نیز در بیان واقعیت عاشورا به مردم به زیاد موفق نبوده است ، چون روحانیت یا آن را محدود در دین کرد و امام حسین (ع ) را بدون دین نمی توانست معرفی کند و یا اینکه خود آن ها نیز به مطالعه عمیق در خصوص این حماسه نپرداخته اند، برخی از حکومت ها نیز برای جذب عامه مردم متدین عاشورا را به سمت سیاست طلبی خود بردند تا از آن برای بقاء خود استفاده کنند؛ بنابراین حماسه بزرگ در محدودیت کانالیزه شدن قرار گرفت و به مسیری رفت که می خواستند برود و بزرگانی نیز همچون شهید مطهری کوشیدند آن را از چهارچوب کلمات و گفتارها که بعضا دروغ های بزرگ بود نجات دهند، اما به آن نتیجه مورد نظر نرسیدند و نتوانستند عاشورا را به روز کنند، حماسه ای که مربوط به زمان و مکان خاصی نبود، بلکه مربوط به همه دوره ها است .