چکیده:
امیرمومنان علی (علیه السلام) از شیوه های کلامی و همچنین شیوه های غیرکلامی در تعامل با مخالفان استفاده کرد. ایشان هم در زمان پیش از حکومت و هم در زمان حکومت خویش، با مخالفان گفتگوی حضوری داشته و در زمان حکومت هم از روش نامه نگاری در تعامل با مخالفان استفاده کرده است. همچنین دیگر روش های کلامی مورد استفاده حضرت، در تعامل با مخالفان، وعظ و خطابه است که شامل این موارد می شود: احتجاج با مخالفان، تهدید مخالفان، مذمت مخالفان و روشنگری از طریق بیان ظلم، مکر و حیله مخالفان. شیوه های غیرکلامی تعامل علی (علیه السلام) با مخالفان عبارت اند از: مدارا، نبرد مسلحانه و برخورد با بدعت ها. در گردآوری مطالب، از روش اسناد کتابخانه ای و در مقام داوری تحقیقات مشابه پیشین، از روش توصیفی ـ تحلیلی بهره گرفته شده است.
In the course of transactions with his opponents، Imam Ali used to make use of lingual and none-lingual methods. Both before and during his government with his opponents، Imam Ali made use of verbal negotiation and sometimes letter writing particularly during his government. Mention can also be made to other lingual methods such as giving sermons and admonition including the following cases: argumentation with theopponent، threatening them، blaming them، enlightening through the clarification of their unjust position and their conspiracy and machination. Imam Ali’s none-lingual methods include: tolerance، armed battle، and taking action against heresies. In the collection of data، he has made use of the reference to the library; and in his judgment on the preceding similar researches، the author has made use of descriptive-analytic method.
خلاصه ماشینی:
2) شیوههای کلامی شیوههای کلامی عبارتاند از شیوههایی که در آنها حضرت مستقیما با سخنگفتن یا با ارسال نامه، با مخالفان تعامل داشته است که عبارتاند از: الف) گفتگوی حضوری با مخالفان پیش از حکومت بهرغم آنکه امیرمؤمنان علی7 از حق خلافتش بازداشته شد، اما وی در جامعه اسلامی مشارکتی فعال داشت و در مشکلات علمی، مشاور خوبی برای خلفا بهحساب میآمد و با گفتوگوهای حضوری خود با سه خلیفه نخست، بارها ایشان را ارشاد کرد؛ ازاینروست که عمر بارها این جمله معروف را در مورد امیرمؤمنان7 گفته است که «لولا علی لهلک عمر؛ اگر علی7 نبود، عمر هلاک میشد» (ر.
علاوه بر اینها، امیرمؤمنان7 در آن زمان از یاران کافی برخوردار نبود تا بتواند برای رسیدن به حکومت به کمک آنها با مخالفان اعتماد کند؛ ازاینرو هنگامیکه از امام رضا7 سؤال شد که چرا امیرمؤمنان 25 سال بعد از رحلت رسول اکرم6 جنگ نکرد، فرمود: «امیرمؤمنان7 دراینباره از رسول خدا6 که چهارده سال و هفت ماه به مشرکان مهلت داد (سیزده سال در مکه و نوزده ماه در مدینه) و با آنان جنگ نکرد سرمشق گرفت و علت ترک مبارزه در این مدت، نبودن یاور بود و حضرت امیر7 نیز یاور نداشت تا مبارزه کند (صدوق بیتا، 1، 178).
هرچند که قاعدین با توجه به شهرتشان در میان مردم شک و شبهه را در جامعه ایجاد کردند و باعث شدند امیرمؤمنان علی7 نتواند از همه هواداران خود در جنگهای جمل و صفین بهره ببرد، ولی حضرت هیچگاه راه خشونت را در برابر آنها اتخاذ نکرد و همواره با آنها مدارا میکرد، ولی همانطور که پیشازاین نیز گفتیم حضرت هیچگاه از گفتن حق در طول حیات پر برکتش باز نایستاد و در بسیاری از خطبههای خود، قاعدین و کسانی که تحت تأثیر آنان بودند را سرزنش کرد (قبادپور 1388).