چکیده:
عرفان و اخلاق، از نیازهای اساسی انسان در همه روزگاران بوده و هست و در این میان، ارمغان معنوی رسولان الهی که از آن با عنوان «عرفان و اخلاق ماثور» یاد می شود، بهترین و سالم ترین پاسخ به این نیاز است. قرآن و حدیث معصومان، آکنده از آموزه های عرفانی و اخلاقی است که نیازمند استفاده از روش های صحیح اجتهادی در استخراج این آموزه ها ازجمله دلیل عقل به عنوان یکی از ادله چهارگانه اجتهاد هستند که متاسفانه این روش ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به تبیین دستاوردهای آیت الله سعادت پرور در سرالاسراء و تفسیر مبانی اجتهادی ایشان در کارکرد عقل پرداخته است و به چند کارکرد در این حوزه دست یافته است: کارکرد عقل در ارزیابی و اعتبارسنجی اسناد روایات عرفانی و اخلاقی، کارکرد عقل در حل اختلاف روایات عرفانی و اخلاقی، کارکرد عقل در تفسیر روایات عرفانی و اخلاقی مشکل و کارکرد عقل مستقل در صدور احکام اخلاقی. همچنین مسئله کارکرد عقل در مباحث عرفانی و نفی قدرت عقل در معرفت الهی در برخی روایات نیز ارزیابی شده که این آموزه ها ناظر به اهمیت ابزار اساسی معرفت الهی یعنی شهود قلبی معرفی شده است.
خلاصه ماشینی:
اما آیا عقل میتواند در تصحیح مضمون احادیث اخلاقی اظهار نظر کند و به مضمون روایتی عرفانی یا اخلاقی اطمینان یابد یا مضمون روایتی عرفانی یا اخلاقی را نادرست بداند؟ پاسخ مثبت است ؛ زیرا قضایای اخلاقی از سنخ مشهورات هستند (ابن سینا، ١٣٨٣: ١٢١؛ طوسی، ١٣٧٦: ٣٤٦؛ مصباح ، ١٣٨٨: ١٠٢) بنابراین ، هم انسان ها نسبت به این قضایا درک دارند و هم اینکه معمولا درک همۀ انسان ها نسبت به این قضایا صحیح است (طوسی، ١٣٧٦: ٣٤٧) میتوان گفت این درک و این همسانی درک، ریشه در فطرت انسان ها و نهاده های معرفتی درون ایشان دارد؛ همان طورکه قرآن کریم فرموده است خدای متعال راه فجور و تقوا هر دو را به انسان الهام نموده است (رک: شمس : ٨) و در تعبیری دیگر فرموده است : «و هدیناه النجدین » (بلد: ١٠) که «نجد» در لغت به معنای سرزمین بلند و مرتفع است (فراهیدی، ١٤١٠، ج ٦: ٨٣؛ ابن منظور، ١٤١٤، ج ٣: ٤١٣) و در این آیۀ شریفه احتمال دارد به این معنا باشد که انسان ها همگی به خیر و شر بودن آن راه ها اعتراف دارند و آن ها را میشناسند.
البته باید توجه داشت که معنای استقلال منبع عقلی در پاره ای از فتاوای حقوقی، فقهی، اخلاقی و مانند آن این نیست که خود عقل ذاتا فتوا میدهد بلکه به معنای استقلال در کاشفیت از ارادة الهی است ، همان طورکه ظاهر قرآن کریم یا سنت معصومین (علیهم السلام ) استقلال در کاشفیت از ارادة خداوند دارند، نه آنکه بدون کاشفیت از ارادة الهی منبع مستقل استنباط باشند (جوادی آملی، ١٣٨٦ب : ٤٠؛ نیز ١٣٨٩: ٤٥ – ٤٤).