چکیده:
عراق پس از فروپاشی رژیم بعث وارد ساختار جدید سیستم حکمرانی و تقسیم قدرت بین بلوکهای قومی- مذهبی شد و کردها با توجه به فرصت پیشآمده توانستند مطالبات خود را در سیستم جدید عراق قانونی کنند و حکومت اقلیم کردستان را تشکیل دهند. کردها با توجه به شکافهای هویتی با جهان عرب و وزن ژئوپلیتیکی بالا به سیاستهای غیرهمسو با حکومت مرکزی در زمینههای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و همچنین رفراندوم و حرکت بهسوی استقلال روی آوردند و این وضعیت موجب بهوجود آمدن چالشهای متعددی بین اقلیم کردستان و حکومت مرکزی شد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانهای- اینترنتی به جمعآوری دادههای مورد بحث پرداخته است. در این مقاله ابتدا به بررسی و تبیین چالشهای بین اقلیم کردستان و حکومت مرکزی عراق پرداخته شده و سپس با استفاده از دادههای بهدستآمده تأثیر این چالشها بر آیندۀ سیاسی عراق بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین اقلیم کردستان عراق و حکومت مرکزی چالشهای متعدد ساختاری و کارکردی شامل شکاف هویتی، فروش مستقیم نفت و سیاستهای اقتصادی، قدرت نظامی، روابط خارجی و قلمروخواهی در مناطق کردنشین خارج از اقلیم کردستان وجود دارد که اگر این چالشها بهصورت قانونی و با تفاهم بین طرفین حلوفصل نشوند، آیندۀ سیاسی عراق و اقلیم کردستان با خطر مواجه شده و بحران در آن کشور تشدید میشود.
After the collapse of the Baath regime Iraq into the new structure of governance and power sharing system between ethno-religious blocs and the Kurdish people due to the opportunities could be legalized their demands in Iraq's new system and formed the KRG. According to cracks Kurdish identity with the central government And high geopolitical weight the Kurdish turned The non-aligned policies with the central government in economic, political, security and etc. This situation creates numerous challenges between the KRG and the central government. This research is applied and is discussed To collect data by Descriptive- Analytical and library- online references. First, to review and explain the challenges between the KRG and Iraq's central government; And then by using the data obtained its impact on the future of Iraq's political challenges have been examined. The results show that between KRG and the central government are numerous structural and functional challenges; including: (direct sales of oil and economic policies, military, foreign relations and territoriality in the Kurdish areas outside Kurdistan). If these challenges are not resolved legally and understanding between the parties the political future of Iraq and the KRG are at risk and exacerbating the crisis in that country.
خلاصه ماشینی:
اقلیم کردستان و حکومت مرکزی عراق همواره در کشمکش و ستیز بر سر نحوه اجرای فدرالیسم بوده اند و کردها اختیارات فرا ایالتی ، قلمروخواهی و حرکت به سوی استقلال را حق خود میدانسته اند درحالی که حکومت مرکزی این اقدامات را به عنوان تهدیدی برای حاکمیت ملی و صلح و امنیت منطقه تفسیر کرده است .
عدم تکوین دولت - ملت سازی و تضاد بن ی نواحی مختلف قومی- مذهبی در عراق موجب شده که بعد از برداشته شدن قدرت مطلق مرکزی و فروپاشی رژیم بعث این نواحی اعلام موجودیت کنند و سازمان جدیدی به فضای آن کشور بدهند که این وضعیت در قبال اقلیم کردستان پررنگ تر است و شکاف های قومی- مذهبی بین اقلیم کردستان و حکومت مرکزی تبعات منفیای به دنبال داشته است .
تهدیدهای پیاپی ترکیه نیز(در حدفاصل سال های ٢٠٠٣ تا ٢٠٠٧) مبنی بر هویت ترکمانی کرکوک و احتمال لشکرکشی به این منطقه باعث سخت تر شدن موضع آمریکاییها در قبال خواست کردها میشد تا پایان سال ٢٠١١ که آمریکاییها هنوز در عراق دارای نیروی نظامی و سیاسی توأمان بوده و به طور طبیعی کلیدیترین بازیگر عرصه سیاسی این کشور بودند هیچ اقدام خاصی برای نزدیک شدن کردها به ضمیمه کردن کرکوک به اقلیم کردستان انجام ندادند و دولت عراق نیز این استان را جزء مناطق کردنشین به شمار نمیآورد (احمدی پور و دیگران ، ٣٥:١٣٩٣) درنتیجه طی همه این سال ها عدم تعیین سرنوشت مناطق مورد مناقشه با محوریت کرکوک همواره یکی از مهم ترین مشکلات و موانع موجود در گسترش و بهبود روابط اربیل - بغداد بوده است .