چکیده:
مقاصد شریعت به مثابه ابزار استنباط احکام که نقش نظارتی بر تفسیر نصوص را بر
عهده دارد، راه را برای شناخت فقهی همراه مصلحت و در عین حال منضبط هموار میکند.
آن چه در این نوشتار مورد توجه قرارگرفته است رویکرد مقاصدی به حکم "امر به
معروف و نهی از منکر" به عنوان یکی از مسائل فقه سیاسی است. در این رویکرد با توجه
به مقاصد مهم شریعت هم چون: رفق و مدارا، و امنیت و آزادی انسانها، فقها به لزوم
رعایت ملایمترین برخوردها برای تحقق دو فریضه و نیز حساسیت مرحله ی اقدام عملی
حکم دادهاند. علاوه براین فقیهان معاصر در راستای نگاه دقیقت ر خو د تفکی ک و
اولویت بندی امور مهم و غیرمهم را نسبت به انواع معروف و منکر لازم دانستهاند. حاصل
این رهیافت مقاصدی در فقه سیاسی، توجه دقیقتر به نهاد حسبه به عنوان مجری امر به
معروف و نهی از منکر است که با شناخت و اولویتبندی انواع منکر و معروف، ظرفیت
های نهادهای مردمی و حکومتی را برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر روشن
می کند تا ضمن تحقق آثار امر به معروف ونهی از منکر، از آسیبهای برخوردهایی که
بعضا ناقض مقاصد مهم شریعت در راستای این فریضه ی الهی است، جلوگیری شود.
خلاصه ماشینی:
حاصل این رهیافت مقاصدی در فقه سیاسی، توجه دقیقتر به نهاد حسبه بهعنوان مجری امر به معروف و نهی از منکر است که با شناخت و اولویتبندی انواع منکر و معروف، ظرفیتهای نهادهای مردمی و حکومتی را برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر روشن میکند تا ضمن تحقق آثار امر به معروف ونهی از منکر، از آسیبهای برخوردهایی که بعضاً ناقض مقاصد مهم شریعت در راستای این فریضهی الهی است، جلوگیری شود.
لذا تنها به توضیح برخی مقاصد که ارتباط بیشتری با حکم امر به معروف و نهی از منکر دارد، اکتفامیکنیم: رفق و مدارا، امنیت و آزادی رفق و مدارا با مردم از مهمترین دستوراتی است که در لسان شارع آمده است و بهعنوان مقصدی مهم مورد توجه است.
رهیافت مقاصد شریعت در امر به معروف و نهی از منکر آنچه شناخت مقاصد کلی شریعت را مهم میسازد، آن است که نباید حکمی برخلاف این مقاصد تشریع گردد؛ لذا بررسی مقاصدی احکامی که در گذشته توسط فقیهان استنباط گشتهاند در دو مرحله مورد توجه واقع میشود.
2. در این دیدگاه که نظر مشهور فقهای امامیه است (روحانی، 1412ق، ج13: 278)، مراتب بر اساس غرض و هدف دو فریضه - یعنی وقوع معروف و ترک منکر - تنظیم شده است؛ لذا اگر این هدف با دعوت و تذکر و نصیحت محقق گردد، به آن اکتفا میشود و گرنه به مراحل بالاتر و برخورد فیزیکی میرسد (ابن ادریس، 1410ق، ج2: 23؛ محقق حلی، 1408ق، ج1: 311؛ علامه حلی، 1414ق، ج4: 460-459؛ شهیداول، 1417ق، ج2: 47؛ شهید ثانی، 1410ق، ج1: 225؛ صاحب جواهر، 1404ق، ج21: 374).