چکیده:
مقدمه: اهمیت نظام ارجاع در سیستم سلامت تا آنجاست که گفته شده 80 تا90 درصد بیماران در سطح اول مراقبتهای بهداشتی درمانی قابل تشخیص و درمان هستند، لذا اصلاح سیستم ارجاع میتواند به میزان زیادی بار مراجعات تخصصی و فوق تخصصی بیمارستانها را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سیاستگذاری نظام سلامت و ساختار بیمه سلامت بر نظام ارجاع برنامه پزشک خانواده شهری ایران در جهت بهبود و توسعه نظام مراقبت در سطوح اول، دوم و سوم نظام ارجاع بهداشت و درمان کشور انجام شده است.
روش پژوهش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی - همبستگی بود. با شناسایی نظاممند نظام ارجاع پزشک خانواده در کشورهای مختلف سیاستگذاریها، همچنین قوانین نظام بیمهای کشورهای مختلف استخراج و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس روش آماری تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی تاثیر این عوامل بر نظام ارجاع شناسایی شد. جامعه پژوهش شامل 400 نفر از صاحبنظران پزشک خانواده درسطح کشور بود. کفایت دادهها براساس آزمون بارتلت و کیسرمیرالکین ((KMO سنجیده شد. پایایی آزمون براساس آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) و همچنین روایی آزمون براساس آزمون میانگین واریانس مشترک AVE)) محاسبه و تایید شد.
یافتهها: سیاستگذاری نظام سلامت و ساختار مناسب بیمه بر نظام ارجاع پزشک خانواده شهری موثر است. (به ترتیب با ضریب تاثیر 0/804و0/860) در عامل "سیاستگذاری نظام سلامت" مهمترین متغیر گویه 9 "نظارت بر ارائه خدمات در سطح اول، دوم و سوم ارجاع" با بارعاملی 0/774 و در بعد ساختار بیمه، مهمترین متغیر گویه 12 "اعمال محدودیت برای ارجاع بیماران در مطبها" با بار عاملی 0/793 بود.
نتیجهگیری: سیاستگذاری نظام سلامت و ساختار نظام بیمه سلامت در پویایی و موفقیت نظام ارجاع پزشک خانواده شهری تاثیر به سزایی دارند و میتوان با توجه به هر یک از این عوامل گام موثری در بهبود نظام ارجاع و سلامت جامعه برداشت.