چکیده:
کنایه بیانی غیرمستقیم و تأملبرانگیز از موضوعهای گوناگون است که جنبة هنری و خیالپردازی سخن ادبی را نیز رشد میدهد؛ همچنین شاعر و نویسنده میتواند با کاربرد آن، معانی و مضامین دشوار را با بیانی آشنا و فشرده و هنرمندانه به ذهن مخاطب منتقل و آن را نهادینه کند. در این جستار ابتدا بهطور گزیده دیدگاههای ارائهشده دربارة کنایه و ارزش هنری و کارکردهای ادبی آن در شعر بررسی میشود؛ سپس کنایه در دو جنبة کیفی و کمی در غزلیات شمس تحلیل و ارزیابی میشود. باتوجهبه این بررسی میتوان دریافت مولانا از کنایة قریب در شعر خود بسیار استفاده میکند؛ یکی از علتهای این موضوع، سادهگویی و استفادة بیتکلّف شاعر از تصویر شعری است؛ همچنین شعر مولانا بهجای لفظ، بر معنا تکیه دارد و مخاطبان آن نیز عام است؛ این موضوعات باعث شده است تا مفاهیم بلند عرفانی در بیانی ساده جلوهگر شود.
خلاصه ماشینی:
باتوجهبه این بررسی میتوان دریافت مولانا از کنایة قریب در شعر خود بسیار استفاده میکند؛ یکی از علتهای این موضوع، سادهگویی و استفادة بیتکلف شاعر از تصویر شعری است؛ همچنین شعر مولانا بهجای لفظ، بر معنا تکیه دارد و مخاطبان آن نیز عام است؛ این موضوعات باعث شده است تا مفاهیم بلند عرفانی در بیانی ساده جلوهگر شود.
3ـ ارزش هنری و کارکردهای کنایه شاعران همواره به شیوهای غیرمستقیم اندیشة خود را بیان میکنند و ذهن مخاطب را به کنکاش وامیدارند؛ «باتوجهبه تعریف کنایه که همان پوشیده سخن گفتن است، این نوع بیان هنری نیز میتواند به شاعر در انتقال معنا و مقصود به شیوة غیرمستقیم یاری رساند؛ اصولا آنچه باعث لذت خواننده از یک اثر ادبی، بهویژه شعر، میشود، تلاش ذهنی او برای دریافت مقصود گوینده است» (همان: 90).
مولانا در کنایه نیز مانند سایر صور خیال در دیوان شمس نوآوریهایی دارد و از این ظرفیت تصویری در سخن خود استفاده کرده است: ای می بترم از تو من بادهترم از تو پرجوشترم از تو آهسته که سرمستم (مولوی، 1389: 639) «بادهتر» کنایه از مستتر است؛ گویا این ترکیب کنایی ساختة خود مولاناست که ازنظر تقسیمبندی کنایات، در قالب کنایه از صفت قرار میگیرد.
در برخی تشبیهات غزلیات مولانا هدف نهایی تشبیه، صورت کنایی دارد و معمولا این موضوع در تصاویر هدفمندی دیده میشود که برای بیان و انتقال معنی و نه ایجاد زیبایی به کار میرود: چو طوطی جان شکر خاید به ناگه شـوم سـرمست و طـوطی را بخایم (همان: 716) تشبیه بیت بالا عبارت است از: «جان مانند طوطی شکر میخاید».