چکیده:
یکی از مشهور ترین قواعد فقهی که در بیشتر ابواب فقه مانند عبادات ، معاملات و غیره به آن استناد میشود، قاعده لاضرر است و مستند بسیاری از مسائل فقهی همین قاعده میباشد. اهمیت قاعده مذکوربه حدی است که بسیاری از فقهاء از گذشته دور و نزدیک در تالیفات و تقریرات خود رساله مستقلی را به آن اختصاص داده اند. افراد در زندگی روزمره ، در هنگام انجام کارهای مختلف و به دلایل گوناگون ممکن است خواسته یا ناخواسته خساراتی به وسایل و اموال سایرین وارد کرده و موجب ورود ضرر و زیان مالی به این افراد شوند. اما با این وجود ضرر و زیانی که ممکن است به افراد وارد شود همیشه به معنای تخریب کامل وسایل یا ورود آسیب به اموال آنها نیست بلکه در مواردی ممکن است این خسارات به دلایل دیگری به فرد وارد شود؛ و شامل موارد معنوی هم باشد ولی در این تحقیق ما به بررسی مصادیق مهم آن در جامعه پرداختیم .
خلاصه ماشینی:
"شیخ طوسی در مسئله بیع زمینی که در آن گندم یا جو وجود دارد نیز به دلیل همین روایت میفرماید: اگر به صورت مطلق و بدون اشتراط محصول فروخته شده باشد، مشتری باید تا زمان برداشت محصول صبر کند (طوسی١٤٠٧، ٨٣: ٣) ایشان در این موارد روایت را بدون قید «فی الإسلام » نقل کرده است ، اما در یک مورد نیز این روایت را به صورت «لا ضرر و لا ضرار فی الإسلام » آورده (طوسی١٤٠٧، ٤٤٠: ٣)که ظاهرا چون در مقام محاجه با اهل سنت بوده ، بر اساس نقل خود آنها و از باب الزام خصم به این روایت استدلال کرده است ، همان طور که درباره نقل شیخ صدوق چنین گفتیم .
با این توضیح ممکن نیست قاعد̧C لاضرر در هر دو مورد جار̃O شود تا در نتیجه این مسأله داخل در بـاب تـزاحم بشـود؛ چـون هیچ امتنان̈O در ارتفاع حکم ضرر̃O- در مورد ضرر سبک تر- وجود ندارد؛ مثلا در حکم به حرمت اضرار به همسـایه ، ضـرر بـرا̃O خود شخص وجود دارد (مجله فقه اهل بیت علیهم السلام (فارس̈O)؛ ٩: ٣١) و طبق قاعده ، حرمت ضرر زدن به همسایه ، از بـین م̈Oرود و این در صورت̈O است که ضرر ملحق به شخص اول از ضرر ملحق به شخص دوم دشوارتر باشد."