چکیده:
مدت های مدیدی است که متخصصان تعلیم و تربیت در کلیة سطوح آن، به این وضعیت آرمانی
می اندیشند که نظام آموزشی، علاوه بر اینکه به فراگیران بیاموزد به چه چیز فکر کنند، به آنها چگونه فکر
در حالت انزوا آموخته نمی شود؛ یا دست کم به طور مطلوب رشد « فکر کردن » کردن را هم بیاموزد؛ اما
را تسهیل « فکر کردن » نمی کند. گفت وگو و تبادل نظر در کلاس درس، به ویژه به شکل نقادانه، جریان
و اصلاح خطاهای آن را ممکن می سازد. جامعه به دانشگاه به عنوان مقر فرماندهی فکری خود می نگرد و
از آن انتظار دارد تا با منابع بالقوه خود و با تربیت تصمیم گیرندگان، رهبران و شهروندان مولد و فرهیخته و
ایجاد دانش، نگرش، ارزش، مهارت، اخلاق و مسئولیت در آنها، روند فعلی مشکلات را معکوس و
تهدیدها را به فرصت های ارزشمند تبدیل کند. این امر زمانی محقق می شود که دانشجویان در کنار کسب
دانش و مهارت تخصصی، ارزشها و معیارها را نیز بیاموزند، و در تحلیل و تشخیص مسائل پیشرو باشند
یکی ازعوامل مهم و تعیین کننده در کسب جایگاه بایسته و شایسته یک ملت، تربیت منابع انسانی فرهیخته
و نهادینه سازی نظام بالنده ای از اندیشه ورزی و تفکر در دانشگاه هاست که با فراهم آوری تمهیدات لازم
برای نگرش انتقادی، خاستگاهی برای کنکاش و پژوهش مستمر بوده، تولید دانش و نظریه پردازی را
موجب شود چرا که هر نوآوری و نظریه پردازی فراتر از شناخت و تعمق درموضوع، مستلزم ارزیابی
منطقی و نقد منصفانه ای است که بتواند نقایص، نارسایی ها و چالش ها را شناسایی نموده و به سوی آفرینش ایده های نو هدایت شود.
خلاصه ماشینی:
"این امر زمانی محقق می شود که دانشجویان در کنار کسب دانش و مهارت تخصصی، ارزش ها و معیارها را نیز بیاموزند، و در تحلیل و تشخیص مسائل پیشرو باشند یکی ازعوامل مهم و تعیین کننده در کسب جایگاه بایسته و شایسته یک ملت ، تربیت منابع انسانی فرهیخته و نهادینه سازی نظام بالنده ای از اندیشه ورزی و تفکر در دانشگاه هاست که با فراهم آوری تمهیدات لازم برای نگرش انتقادی، خاستگاهی برای کنکاش و پژوهش مستمر بوده ، تولید دانش و نظریه پردازی را موجب شود چرا که هر نوآوری و نظریه پردازی فراتر از شناخت و تعمق درموضوع ، مستلزم ارزیابی منطقی و نقد منصفانه ای است که بتواند نقایص ، نارساییها و چالش ها را شناسایی نموده و به سوی آفرینش ایده های نو هدایت شود.
نقش ارکان نظام آموزش عالی در توسعه تفکر انتقادی دانشجویان (اسلامی، عباسی و بیژنی١٣٩٢) ( به تصویر صفحه مراجعه شود) خاندان ، نوحی، و سبزواری(١٣٩٦)، در پژوهشی با عنوان ضرورت تفکر انتقادی در حوزه آموزش پرستاری دریافتند: با توجه به ضرورت تفکر انتقادی جهت قضاوت و تصمیم گیری در مواقع بحرانی، پیشنهاد میشود که مدیران و برنامه ریزان راهکارهای موثرتری را جهت ارتقا مهارت های تفکر انتقادی فراگیران پرستاری ارائه دهند.
هاشمی، صالحی عمران ، کرمخانی(١٣٩٣)، در پژوهشی با عنوان تفکر انتقادی حلقه مفقوده نظام آموزش عالی: بررسی مهارت تفکر انتقادی دانشجویان و چگونگی آموزش آن از سوی اساتید، دریافتند: بین دانشکده های مختلف درتفکر انتقادی تفاوت معنی دار وجود دارد."