چکیده:
در میان نحله های گوناگون شعری در سه دهه ی اخیر، "شعر گفتار" توانسته جایگاهی مناسب برای خود بیابد و از مقبولیت زیادی بهرهمند شود. در این مقاله، ویژگیهای زبان گفتار و چگونگی استفادهی شاعرانه از آن مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین سعی شده تا ابزارهای زبانی مورد استفاده در شعر گفتار، چگونگی گسترش مفهوم در زمینه ای از سازندهای زبان گفتار، شیوههای تخیلورزی در مقابل تداعیگری و پاره ای دیگر از خصوصیات زبانشناسانهی شعر گفتار تحلیل شود. کیفیت برقراری ارتباط میان متن و مخاطب به واسطه ی نوع تعامل سوژه با متن و خواننده در شعر گفتار از دیگر موضوعاتی است که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است. نیز جایگاهی که سوژه براساس پارهای عناصر زبانی چون عناصر وجهی و اشاری در متن حاصل میکند. اینکه چگونه کنش گفتاری جایگزین گفتار میشود و این جایگزینی چه تاثیری در روایت مندی شعر گفتار دارد.
The increasing passion of poets and audiences of today Iranian poems to what is called ’’Speech poem’’ reveals the importance of study the language characteristics of this poetic style especially with the mass interacting in the critics and reading contacts of this style in the literary communications. This mass interaction makes some problems in finding the differences between Speech poem and those who use speech language in their work in any way. In this essay we will try to analysis the prominent language characteristics, the way of using speech language by the Speech poets and the language differences of this poetic style with other styles and how speech act can be substituted with speech and the effect of this substitution in the narrativity of Speech poem and also the ways of using the language coeds, and the ways of using of some language elements like modal elements and deixis.
خلاصه ماشینی:
همچنین جایگاهی که سوژه براساس پارهای عناصر زبانی چون عناصر وجهی و اشاری در متن حاصل میکند و اینکه چگونه کنش گفتاری جانشین گفتار میشود و این جانشینی چه تأثیری در روایتمندی شعرگفتار دارد.
این سردرگمیها کشف تمایز میان شعرگفتار و دیگرانی را که به هر صورت از زبان گفتار در آثارشان بهره میبرند برای مخاطبان شعر امروز دشوار کرده است.
2 کارکرد بیانی زبان گفتار شاعر شعرگفتار مخاطب خود را متوجه بخشی از کلام میکند که بیش از آنکه بر صدق بیان استوار باشد بر خود عمل بیان یا شیوههای اظهار استوار است.
اگرچه در بادی امر بهنظر میرسد شعرگفتار به سادهکردن متون میپردازد، اما آنچه مسلم است شعرگفتار با بیشرمزگذاری زبان گفتار مفهومی فراتر از رمزگان موجود در آن را پیشاروی مخاطب قرار میدهد: تو دیر جنبیدی زرنگ پیش از آنکه سنگ را به جانب دریاچه پرتاب کنم باید دستم را میگرفتی حالا جلوی این موجها را که دایرهوار به سمت اسکلهها میروند دیگر نمیتوان گرفت (صفاری 1390: 16- 17)1 چهار سطر اول متنی سادهشده است که گفتاری معمولی را ارائه میدهد، اما اضافهشدن سه سطر پایانی بهدلیل بیشرمزگذاری همان چهار سطر اول را واجد معنایی چندلایه و پیچیده میکند که تا حد زیادی با گفتار روزمره در تباین است.
(همان: ۲۹) چنانکه دیده میشود، کنش القایی گفتار درک جدیدی از واقعیت نیست، بلکه واقعیت جدیدی است که متن تولید کرده و ساخت یک واقعیت جدید بر پایة استفادة دگرمفهوم از زبان ناخودآگاه بیانی نمادین است.