چکیده:
ابن سینا از جمله حکمای مسلمان است که به مسئله ارتباط بین نفس و بدن توجه خاص کرده است. از آنجا که وی قائل به روحانیة الحدوث بودن روح و نیز ثنویت نفس و بدن از ابتدای حدوث است، ناچار باید در موضوع ارتباط میان نفس و بدن، وجود واسطه¬ای را بپذیرد، چرا که نفس مجرد و روحانی نمیتواند بدون واسطه، با بدن کثیف و عنصری مرتبط شود و از این رو لازم است جرمی لطیف که فوق بدن و دون نفس است در بین باشد. ابن سینا این واسطه را روح بخاری نامیده است. روح بخاری از بخش لطیف اخلاط و از بخارات بدن برخاسته است. بنابراین نسبت روح بخاری به بخش لطیف اخلاط مانند نسبت اعضای بدن است به بخش متکاثف اخلاط. همانطور که ترکیب و امتزاج اخلاط، در هر کدام از اعضای بدن، مزاجی متناسب با آن عضو خاص را پدید میآورند بخارها و لطائف اخلاط نیز که برآمده از اخلاط چهارگانه هستند، ترکیب و امتزاج یافته ومزاجی متناسب با روح بخاری را پدید می¬آورند. لذا تدبیر، اشتغال و علقه نفس به بدن و به هر عضو یا قوه یا آلات بدنی از این طریق خواهد بود. از منظر ابن سینا، نخستین عضوی که نفس به او تعلق میگیرد قلب است. قلب منبع و معدن تولد روح بخاری است. مقاله حاضر به روش تحلیل محتوایی، به معرفی دیدگاه ابن سینا دربارة روح بخاری، منشا و دلایل اثبات وجود، وظایف و نقش آن در ادراک حسی میپردازد
خلاصه ماشینی:
"(ابن سینا، ١٣٥٩، ص ٥٢) پس ادارک حسی امری کاملا مادی نبوده و به واقع توسط نفس انجام میگیرد که از راه روح بخاری که حلقۀ واسطه بین نفس و بدن است به جسم نیز نسبت داده میشود.
(ابن سینا، ١٣٩٥ه : ج ٢ النفس / ١٢٦) به واقع ابن سینا در رد سخن اصحاب شعاع که قائل بودند شعاعی که از چشم خارج میشود با بستن یک چشم ، شعاع به چشم دیگر هجوم میآورند در نتیجه شعاع چشم باز، قویتر میگردد، بیان میدارد که با بستن یک چشم ، روح بخاری که حامل قوة بینایی است و در دو عصب بینایی تو خالی که در بالای چشم به همدیگر میرسند و یک مجرا میگردند، قرار دارد و قوت روشنی چشم از این روح بخاری که جسم لطیف شعاعی است ، میباشد.
و هذا هو القلب ، یدل علی ذلک ما حققه التشریح المتقن » (ابن سینا، ١٣٩٥ه : ج ٢ النفس / ٢٣٣) چون نفس یکی است پس باید برای تعلق به بدن ابتدایی داشته باشد که از همانجا بدن را تدبیر کند و رشدش دهد و این تدبیر و رشد به واسطۀ همین روح بخاری است .
هر چند «مغز یا دماغ » نخستین عضوی است که مزاج روح بخاری در آن کامل میشود و این روح بخاری است که شایستگی حامل بودن قوای حس و حرکت را به اعضا دارد به طوری که از قوای مزبور، افعال صادر میشود؛ در مورد کبد نیز به قوای تغذیه میآید، اما قلب همان مبدأ اولی است که نفس ابتدا به آن تعلق گرفته و از وی به دیگر اعضا نفوذ مینماید."