چکیده:
کتاب «خواجه نظام الملک» از آثار ارزشمند سید جواد طباطبائی است. موضوع این کتاب برررسی شخصیت خواجه نظام الملک طوسی می باشد. محور تالیف کتاب بر اساس خوانشی است که نویسنده از کتاب سیاست نامه یا سیر الملوک نوشته نظام الملک بدست می دهد. این اثر یکی از نوشته های مفیدی است که در این زمینه تالیف شده است که نگارنده تلاش می کند برخی از مبانی اندیشه سیاسی در ایران را در قالب بیان اندیشه خواجه نظام الملک طوسی تبیین نماید. با این حال از نگاه یک نوشته تاریخی یا نثری که در بستر تاریخی نگاشته شده است می توان نقدهایی در زمینه تئوریک (نظری)، متدلوژیک (روش شناسی)، فاکتولوژیک (واقعه شناسی) و اخلاقی بدان وارد ساخت. جدی ترین نقد تئوریک آن عدم تعریف دقیق چارچوب نظری بحث است. در یک نگاه نقادانه متدلوژیک نیز باید گفت او از مفاهیم مطرح شده در کتاب تعریف دقیقی ارائه نمی سازد. بعلاوه نویسنده آشنائی کافی با تاریخ ایران ندارد و همین موضوع جدی ترین نقد فاکتولوژیک بدین اثر می باشد. در زمینه اخلاقی نیز عدم ارجاع کافی به منابع و صاحبان برخی از اصطلاحات و نظریات، اخلاق علمی آن را زیر سوال می برد. لذا پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی کوشیده است ضمن ارائه گزارشی مختصر از محتویات کتاب به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چه نقدی هایی را می توان در زمینه های تئوریک، متدلوژیک، فاکتولوژیک و اخلاق پژوهش تاریخی بدین کتاب وارد ساخت؟ درپاسخ باید گفت؛ یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که کتاب «خواجه نظام الملک» در اصل اثری بر پایه خوانش نویسنده از کتاب سیاست نامه خواجه نظام الملک است و می توان نقد هائی در زمینه های تئوریک، متدولوژیک، فاکتولوژیک و اخلاق پژوهش تاریخی بدان وارد ساخت. بعلاوه در حد توان تلاش شده است راهکارهایی به منظور رفع اشکالات مطرح شده ارائه گردد.
خلاصه ماشینی:
"لذا سعی بر آن است تا ضمن به بکار گیری روشی انتقادی ـ در عین وجود محاسن فراوانی در این اثر ـ به بررسی آن پرداخته و به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چه نقدی هایی در زمینه های تئوریک، متدولوژیک، فاکتولوژیک و نقد اخلاق پژوهشی بدان اثر وارد است؟ که در پاسخ باید گفت؛ یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که کتاب «خواجه نظام الملک» در اصل برگرفته از کتاب سیاست نامه خواجه نظام المک است وکمتر اعمال و رفتار او در منابع دیگر را مورد مداقه قرار می دهد.
نویسنده درحالی که تلاش می کند دلیلی قوی برای نظر خود ارائه دهد و خواجه را فردی صاحب فکر معرفی نماید که در پی ایجاد بدیل سلطنت در ایران است؛ اما باید گفت روش اشتباهی را در تحلیل وقایع این دوره پیش گرفته است زیرا زمان وزارت خواجه نظام الملک در ایران درست بلافاصله بعد از سقوط دولت آل بویه است که در حدود سال 450 هـ بدست سلجوقیان برافتاد و مدت وزارت خواجه نیز در بین سال های 455 الی 485 هـ است و این زمان کوتاه بعد از سقوط دولت ایرانی آل بویه نمی توانسته است نظام الملک را دچار چنین گمانی کند که برای همیشه حکومت ایران شهری (شهریاری) به اتمام رسیده است.
این اثر شخصیت خواجه نظام الملک را در زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده است و در حالی که از نقاط قوت فراوانی برخوردار است اما نقد هائی نیز در زمینه های تئوریک (نظری)، متدولوژیک (روش شناسی) و فاکتولوژیک (تاریخی) و اخلاق پژوهش تاریخی بدان وارد است."